شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۸

پشت پرده فیلتر شدن پارلمان‌نیوز «سخنرانی تاریخی سید محمد خاتمی» علت فیلتر شدن پارلمان‌نیوز

منبع خبر سایت پارلمان نیوز است


پارلمان‌نیوز: در پی انتشار سخنان تاریخی سید محمد خاتمی در جمع خانواده‌های بازداشت شدگان در پارلمان‌نیوز که در آن رئیس جمهور سابق کشورمان تاکید کرده بود«کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته» و مجرم را کسی دانست که با به کار بردن الفاظی سخیف و عجیب احساسات جامعه را تحریک کرد، ارگان رسمی فراکسیون خط امام(ره)مجلس فیلتر شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در پیگیری‌های انجام شده توسط اعضای فراکسیون خط امام در روز پنجشنبه یک مقام عالی قضایی علت فیلتر شدن پارلمان‌نیوز را انتشار این سخنرانی عنوان کرد.

او علت این تصمیم را انتشار گزارش یک جلسه محرمانه که نباید رسانه‌ای می‌شد عنوان کرد، حال آنکه گزارش سخنرانی خاتمی در جمع خانواده‌های بازداشت شدگان که رئیس دولت اصلاحات صراحتا موارد نقض قانون از سوی قوه قضائیه را در طی روزهای اخیر عنوان کرده بود از سوی روابط عمومی دفتر خاتمی منتشر شده بود.

از سوی دیگر روزنامه اعتماد نیز که گزارشی از این سخنرانی را در صفحه ایران خود کار کرده بود، در چاپخانه و طبق دستور نماینده دادستانی و وزارت ارشاد مجبور به حذف این مطلب شد، به طوری که در صفحه اول چاپ شده روزنامه تیتر انتخاب شده از سخنان خاتمی به چشم می‌خورد اما خواننده با مراجعه به صفحه مربوطه با صفحه‌ای با فونت غیرعادی 40 و بدون هیچ نشانی از این گزارش مواجه می‌شود.

هیچ‌یک از خبرگزاری‌های رسمی کشور نیز ظاهرا به دلیل فشارهای وارد شده نتوانستند این سخنرانی تاریخی و مهم را منعکس کنند و تنها چند سایت خبری آن هم به صورت کمرنگ این سخنرانی تاریخی را منتشر کردند.

گفتنی است، تصمیم برای فیلتر کردن پارلمان‌نیوز ساعاتی بعد از انتشار این سخنرانی بدون هیچ‌گونه تذکری و یا توصیه‌ای گرفته شد.

بعد از اطلاع از دلیل فیلتر شدن، مسئولان سایت برای نشان دادن حسن نیت خود علی‌رغم میل باطنی نمایش خبر مربوطه را غیرفعال کردند که با توجه به عدم پایبندی مسئولان به وعده رفع فیلترینگ تا عصر جمعه، این خبر مجددا از امروز در پارلمان‌نیوز قابل مشاهده است.

موارد دیگر در خصوص علت فیلتر شدن پارلمان‌نیوز و سایر سایتهای خبری از ظهر تا عصر امروز به صورت متناوب در پارلمان‌نیوز منتشر می‌شود.


تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٨٨
ساعت: ٨:٦
کد خبر: ١٥٥٨

جمهوریت نظام ، الفاتحه!



منبع خبر سایت محسن کدیور است




اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین. والصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین
انا لله و انا الیه راجعون
در مجلس ترحیم شهدای جنبش سبز مردم ایران جمع شده ایم. در این مجال تاریخی به یازده نکته مشخص اشاره خواهم کرد.
1.شهیدان راه عدالت طلبی و حق جوئی و آزادی خواهی شهیدان راه خدا هستند
مجلس را با تلاوت، ترجمه و تفسیر اجمالی آیاتی از قرآن کریم آغاز میکنم. ده آیه از سوره مبارکه آل عمران از 169 تا 179. این آیات در زمان جنگ احد نازل شده است و ناظر به شهدای اسلام در صدر اسلام است اما وحی الهی کلامی همیشگی است و میتواند در شرایط فعلی نیز عامل هدایت مسلمانان و مومنان واقع شود.

پاسخ مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به اعلامیه آیت الله طاهری اصفهانی

منبع خبر سایت میزان پرس است

حضرت مستطاب آیت الله جناب آقای حاج سید جلال الدین طاهری اصفهانی دامت برکاته

سلام علیکم بماصبرتم

درود خداوند بر آن سلاله پاکان و یگانه دوران، فقیه خبیر و زمان شناس که از طنیین صدایش فریاد عدالتخواهی شیعه علوی بگوش می رسد. اعلامیه روشنگرانه آن جناب در باره انتخابات دهم ریاست جمهوری تجدید موللعی بود بر قصیده غرای سوابق روشن آن بزرگوار و خط تابناکی برتارک حمایت عالمان بزرگوار شیعه از مظلومان و همراهی روحانیت اصیل . عزت و سربلندی آن جناب را از خداوند کریم مسئلت داریم .

مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

بیانیه آیت الله طاهری، که وصیت نامه می ماند

منبع خبر سایت پیک نت است

این کودتا به مقابله مردم
با اصل نظام خواهد انجامید
به عنوان يک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، اين انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئيس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم
بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين
سلام خدا و رسول برگزيده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخير راه آزادی و حريت که خون پاک خود را برای دفاع از حقيقت و امانت و صيانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکريم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمينی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اينجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ايران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزيز تسليت عرض می نمايم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جميل و اجر جزيل برای آنان و آزادی دستگيرشدگان و شفای مجروحين حوادث اخير مسئلت می نمايم.


در اعتراضات مردمی شهر مشهد، حداقال 3 کشته و بيش از ۲۰۰ تن مجروح و زخمی شده اند

منبع خبر سایت نوروز است


وضعيت بازداشت شدگان مشهد: هاشم خواستار، رضا عرب، روح الله شهسوار و صد ها تن از مردم عادی همچنان در بازداشت به سر می برند

هاشم خواستار عضو کانون صنفی معلمان ايران، رضا عرب فعال دانشجويی شهر مشهد و دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه مازندران، روح الله شهسوار عضو جبهه مشارکت منطقه خراسان و صدها تن از مردم شهر مشهد معترض به کودتا ۲۳ خرداد، همچنان در بازداشت به سر ميبرند.

هاشم خواستار عضو کانون صنفی معلمان مشهد، در حالی که در روز ۲۵ خرداد در پارک ملت مشهد روی صندلی در حال استراحت بود توسط ماموران لباس شخصی بازداشت شد و علی رغم قول آزادی وی از هفته گذشته، وی هنوز در زندان مرکزی شهر مشهد بدون آنکه جرمی مرتکب شده باشد در بازداشت به سر ميبرد. گفتنی است با توجه به کهولت سن وی، همسر و فرزندانش به شدت نگران سلامتی آقای خواستار، می باشند. آقای خواستار از بيماری قلبی رنج ميبرد. وی پيش از اين در سال ۸۶ به دليل شرکت در تجمعات اعتراضی معلمان بازداشت و به صورت اجباری بازنشسته شده بود.

همچنين رضا عرب دبير انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه مازندران که در هفته های گذشته به دليل بيماری شديد از ناحيه کمر و ممنوع الورود شدن به دانشگاه در منزل پدری اش در شهر مشهد در حال استراحت بود و در هيچ يک از تجمعات اعتراضی در دانشگاه مازندران حضور نداشت، روز دوشنبه هفته جاری پس از مراجعه به دانشگاه برای شرکت در امتحان مجدد و در حالی که هيچ جرمی مرتکب نشده بود، مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه مازندران بازداشت شد. گفتنی است روز سه شنبه برای عرب قرار تامينی کفالت صادر ميشود و در حالی که روز چهارشنبه کفيل وی برای سپردن قرار کفالت و آزادی عرب به دادگاه مراجعه ميکند، مطلع ميشود که قرار کفالت عرب به قرار بازداشت موقت تبديل شده و وی از بازداشتگاه پليس به زندان مرکزی بابلسر منتقل شده است. گفتنی است به گفته مسئولان قضايی شهر بابلسر رضا عرب با عنوان مجعول و غير قانونی بازداشت پيشگيرانه، راهی زندان شده است.

بنا به اين گزارش روح الله شهسوار دبير شاخه دانشجويان جبهه مشارکت منطقه خراسان و عضو برجسته ستاد مهندس موسوی و موج سوم در شهر مشهد از روز ۲۳ خرداد همچنان بدون انکه اتهامی متوجه وی باشد در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر مشهد زندانی است.

همچنين به گزارش فعالين حقوق بشری شهر مشهد از سرنوشت صدها تن از مردم بازداشت شده در اعتراضات مردمی شهر مشهد نسبت به کودتا انتخاباتی ۲۳ خرداد اطلاعی در دست نيست و علی رغم گفته دادستان مشهد در مصاحبه با خبرنگار مهر مبنی بر آزادی همه دستگير شدگان ، هنوز صدها تن از مردم در بازداشت به سر ميبرند.

بنا به اين گزارش همچنين در اعتراضات مردمی شهر مشهد دست کم سه تن از مردم معترض به شهادت رسيدند که نام شهيد مصطفی غنيان دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مکانيک دانشگاه تهران تا کنون منتشر شده است. همچنين در اعتراضات مردمی شهر مشهد نسبت به کودتا انتخاباتی شهر مشهد بيش از ۲۰۰ تن از مردم نيز مجروح و زخمی شده اند.

پسر آیت الله بهشتی: ۱۰ تا ۱۱ میلیون تقلب انتخاباتی شده


منبع خبر سایت میزان پرس است

من مطمئن هستم که هیچ کدام از اتهامات که امثال "ذاکر" در مجلس علیه موسوی طرح می کنند مبنای حقوقی ندارد. این حرکت را بیشتر یک حرکت سیاسی برای فشار بر آقای موسوی تلقی می‌کنم. من آقای ذاکر را نمی‌شناسم، اما بخشی از نمایندگان مجلس که حامی دولت هستند، خودشان در نتیجه یک نوع انتخابات «مهندسی شده» به مجلس راه پیدا کرده‌اند. طبیعی است که آنها نسبت به چنین شرایطی در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری حساسیتی ندارند و هر گونه مخالفت با آن را مقابله با نظام تلقی می‌کنند. در فهم آنها از مردم سالاری دینی، مردم نقش و جایگاه خاصی ندارند.

واقعیت این است که مردم از نمایندگان مجلس توقع دارند که برای طرح عدم کفایت ریاست جمهور اقدام کنند، تا با خواسته‌های اکثریت مردم همسویی داشته باشد.

مهم‌ترین موضوع، آگاهی مردم نسبت به وضعیت موجود است. تمام دستگاه‌های تبلیغاتی که در دست دولت است، از جمله صدا و سیما، روزنامه‌ها، سایت‌ها و کسانی که در قالب نمایندگی مجلس یا مقام‌های دیگر به نفع دولت جو سازی تبلیغاتی می‌کنند تا آقای موسوی را اغتشاشگر معرفی کنند، باید بدانند این گونه تبلیغات در اذهان عمومی مردم جایگاهی ندارد و مردم این چیزها را به خوبی می‌فهمند.

در تماس‌های مختلف با مردم و با حضور در میان تجمعات مردم، به راحتی متوجه می‌شویم این گونه تبلیغات دیگر تاثیری که شاید چند سال قبل داشت، ندارد. آگاهی مردم به شدت بالا رفته و رفتار مدنی مردم شیوه کاملا متفاوتی را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، بیانیه‌های آقای موسوی در این زمینه کاملا روشن و شفاف است. من این را بیشتر در جهت افزایش فشار بر ایشان می‌بینم، ولی این فشارها هیچ تاثیری بر شیوه آقای موسوی برای استیفای حقوق به سرقت رفته مردم به وجود نخواهد آورد.

همان طور که آقای موسوی در بیانیه خود مطرح کرد، مشکل اساسی این است که متاسفانه بخش قابل توجهی از اعضای شورای نگهبان بر خلاف قانون اساسی و قانون انتخابات، بی‌طرفی را نقض کردند و چون خودشان نقض کننده قانون بودند، پس صلاحیت لازم را برای رسیدگی و حکمیت در یک امر ملی را نداشتند.

بخش قابل توجهی از فقها و برخی از حقوقدانان شورای نگهبان که سمت اجرایی دارند و درهیئت دولت و معاونت ریاست جمهوری فعالیت می‌کنند، نمی‌توانند بی طرف باشند.

تایید انتخابات توسط شورای نگهبان اصلا غیرمنتظره نبود و ما می‌دانستیم شمارش آرای برخی از صندوق‌ها مشکلی را حل نخواهد کرد و فقط یک نوع مشروعیت بخشی برای تصمیم شورای نگهبان مبنی بر تایید انتخابات به شمار می‌رود.

اکثریت مردم به هیچ عنوان نمی‌توانند این دولت را به عنوان دولت خودشان بپذیرند. راه‌های دیگری برای نشان دادن اعتراض به صورت مسالمت آمیز و مستمر هم توسط خود مردم ابداع می‌شود که بسیار جالب است و رفتار کاملا مدنی و مسالمت آمیز مردم را نشان می‌دهد. مردم هرگز به سوی مقابله با کل نظام گام برنداشته‌اند و این مسئله قابل تقدیر است.

پیگیری‌های آقای موسوی به عنوان امین اکثریت آرا باید ادامه یابد، چون این آرا متعلق به خود آقای موسوی نیست که بتواند به عنوان یک حق شخصی از آن بگذرد. این آرا متعلق به همه کسانی است که رأی داده اند و بر اساس محاسبات ما، چیزی بین ۱۰ تا ۱۱ میلیون رأی تقلب صورت گرفته است. ما یقین داریم آقای موسوی اکثریت آرا را به دست آورده، پس اکثریت مردم ایران حق دارند برای استیفای خود همچنان اقدام کنند.

- حجت الاسلام "طائب" از طرف بسیج گفته است مردمی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند، توسط کسانی بوده که در ظاهر لباس بسیج یا نیروی انتظامی را پوشیده‌اند.
موضوع خیلی جالبی است، یعنی هر کسی ممکن است لباس بسیج بپوشد.این مسئله، دو حالت بیشتر ندارد؛ حالت اول این که این حرف هم مانند خیلی حرف‌های دیگر دروغ است. در این صورت، کسانی که این نیروها را برای سرکوب مردم به کار می‌برند، باید پاسخگو باشند. متاسفانه اینها در یک سلسله بی پایان دروغ‌پردازی افتاده‌اند و آدم دروغگو برای ترمیم هر دروغی به دروغ دیگری متوسل می‌شود.

حالت دوم این که این مطلب راست است که در این صورت، سؤالات بسیار مهم‌تری مطرح می‌شود. اگر به راحتی هر کسی می‌تواند وارد این سازمان شود یا این لباس را بپوشد، باید سوال کرد چطور مسایل مهمی مانند انتخابات را به سازمانی که این درجه از اطمینان متوجه آن است، واگذار شده؟ حالا فرض کنید من بخواهم خودم را به عنوان یک بسیجی جا بزنم. هر چند که من در دوران دفاع مقدس مدتی جزو نیروی بسیج بودم، خدمت کردم و پشیمان هم نیستم، اما فرض کنید درحال حاضر بخواهم خودم را به عنوان بسیجی جا بزنم. تجهیزات را از کجا می‌توانم بیاورم؟ تجهیزات ضد شورشی که دراختیار اینها قرار دارد، در فروشگاه‌ها که به فروش نمی‌رسد، پس اینها باید از یک جایی به من داده شود.

به نظر من، طرح این گونه مسایل مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بندهایی است که روز به روز دست و پای نظام تبلیغاتی آقایان را بیشتر درهم می‌پیچد.

با توجه به اتهاماتی که به آقای موسوی وارد شده است، اگر پرونده قضایی تشکیل شود و ایشان محکوم شوند، چه عکس العملی نشان خواهند داد؟

من فکر نمی‌کنم از نظر حقوقی کار به آنجا برسد و هنوز در نظام این مقدار حرمت نگاه داشته می‌شود. بخش‌هایی از این نظام هنوز نقش معتدلی دارند و عاقلانه و باتدبیر رفتار می‌کنند و بعید می‌دانم کار به چنین جایی کشیده شود.

این مسئله بیشتر برای ایجاد فشار بر آقای موسوی از طرف گروه‌های تندروی طرفدار دولت است. اینها معتقد هستند برای حل مسئله باید برخی از سران منتقد نظام که در چهارچوب نظام فعالیت می‌کنند را مثلا اعدام کنیم. این نگاه تندروانه همیشه وجود داشته و مورد قبول مدیریت کلان نظام نبوده است.

ولی اگر به فرض هم چنین مسئله‌ای پیش بیاید، باید یک هزینه اجتماعی بسیار سنگینی پرداخته شود تا افرادی بتوانند وضعیت را به چنین جایی بکشانند. فکر می‌کنم در سطوح مختلف نظام نسبت به نیروی مردم، باورها و ظرفیت‌های مردم یک دیدگاه نسبتا واقع‌بینانه وجود دارد.

بازداشت‌ها را از چند جهت می‌توان تحلیل کرد؛ برخی می‌خواهند این فرصت را مغتنم بشمارند و به یکسری تسویه حساب‌های دیرینه بپردازند و این طرح را از ابتدای جریان انتخابات در ذهن داشتند و در محافل خود مطرح کردند. اما واقعیت این است که همه چیز مطابق برنامه ریزی‌های محفلی پیش نمی‌رود و نیروهای دیگری هم در اجتماع وجود دارند که خیلی از این نقشه‌ها را ناکام می‌گذارند.
نکته دوم این است که علاوه بر فعالان مدنی و روزنامه نگاران، تعداد زیادی از جوانان و فعالان را داریم که بازداشت شده اند که هیچ جرمی به جز فعالیت درستاد آقای موسوی نداشتند.
من باید روی این مسئله تاکید کنم که بازداشت‌ها فقط به عده‌ای افراد شناخته شده منحصر نمی‌شود، بلکه گزارش‌های فراوان از سراسر کشور می‌رسد که جوانان، دانشجویان و فعالان زیادی در تهران و شهرستان‌ها بدون این که جرمی مرتکب شده باشند، احضار و یا بازداشت شده اند و جایشان معلوم نیست

درآمدزایی جدید مخابرات پس از آزاد سازی پیامک

منبع خبر سایت پارلمان نیوز است


پارلمان‌نیوز: درآمدزایی جدید مخابرات پس از آزاد سازی پیامک چهارشنبه گذشته پس از گذشت نزدیک به 20 روز از قطع شدن سرویس پیامک تلفن همراه، بار دیگر این سرویس فعال شد تا رکورد طولانی ترین دوره قطعی پیامک در جهان به نام ایران ثبت شود. اما آنچه هنگام اتصال آن رخ داده قابل توجه بود و آن پیامک هایی بود که بعد از گذشت چندین روز مشترکان دریافت می کردند. پیام هایی که بعضاً مربوط به روزهای تبلیغات انتخاباتی است.

به نوشته سرمایه، این مساله بیانگر این است که نکته ای از ذهن مسوولان شرکت مخابرات ایران مغفول مانده و اینکه در این فرآیند که برخی پیام ها بازه زمانی 20 روز گذشته را دارد، مضامینی معترض گونه و متاثر از فضای انتخاباتی را در بر دارد که ارسال مجدد آنها در شرایط فعلی موجب بروز شائبه ای میان مردم و مسوولان دولت می شود. از همین رو بروز چنین مساله ای علاوه بر عدم اطلاع رسانی مسوولان درباره قطعی پیامک یا عذرخواهی از مردم و جالب تر از آن « ابراز بی اطلاعی آنها» از قطعی سیستم، این پرسش را مطرح کرد چگونه پیامک های چندین روز قبل دوباره قابل دریافت شده اند در حالی که مسوولان شرکت مخابرات اعلام کرده بودند حداکثر زمان نگهداری یک پیامک بیش از 24 ساعت نمی شود. این امر نشان می دهد امکان معلق نگه داشتن پیام های استفاده کنندگان از تلفن همراه برای مدتی بیش از بیش از 24 ساعت یعنی تا زمانی که مسوولان تصمیم بگیرند که سیستم را دوباره وصل کنند، وجود دارد.

از طرفی عده ای بر این عقیده‌اند که انجام چنین عملی از سوی شرکت مخابرات ایران اثبات این موضوع است که اپراتور تلفن همراه تا پیش از این خدمات خود را از کاربران دریغ می‌کرده است. از طرفی با برقراری مجدد این سرویس یک پیامک چندین بار به دست مخاطب می رسید در حالی که آنها تنها یک بار آن را ارسال کرده بودند و اگر این را به حساب عدم وجود اختلال فنی در سیستم بدانیم یک درآمدزایی جدید برای جبران 21 روز قطعی این شبکه است.

به عبارتی دریافت چندین باره و تکراری یک پیام چنین شبهه ای را ایجاد می کند که شرکت های خدمات دهنده پیام کوتاه به انجام چنین عمل و ارسال هر پیام کوتاه هزینه‌ای چند برابر هزینه معمول را از کابران تلفن همراه دریافت می کنند. جالب تر آنکه در سکوت خبر مسوولان درباره قطع و وصل شدن پیامک، کاربران اپراتورهای تلفن همراه پس از وصل شدن، با ارسال پیامک هایی با مضمون طنز از جمله اینکه « اس ام اس را غ...ف آزاد کرد» و « 10 تیرماه روز آزادسازی اس ام اس مبارک باد» فعال شدن دوباره این خدمات ارزش افزوده را به یکدیگر اطلاع می دادند. با این وجود با توجه به شرایطی که به اجبار و بر اساس آنچه ملاحظات امنیتی خوانده شد اگرچه انتقادهای بسیاری را به همراه داشت اما جلوگیری از اطلاع رسانی قابل توجیه نبوده و صداقت مسوولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص پاسخگویی به آنچه حق مردم است را زیر سوال می برد؛ زیرا مسوولان وزارت ارتباطات همواره منکر وجود مشکل در سیستم بوده و پاسخ شفافی را نیز ارائه نکردند در حالی که می توانستند با بیان این واقعیت که قطعی پیامک بر اساس ملاحظات امنیتی بوده دیدگاه مردم را نسبت به خود مخدوش نکنند. شاید همین امر سبب شده پس از اتصال دوباره شبکه تلفن همراه کشور، عده بسیار زیادی با نوشتن متن هایی در شبکه های اینترنتی اجتماعی بیان کنند که در راستای ادامه اعتراض ها و عملکرد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، اس ام اس ارسال نکنند.


تاریخ انتشار: ١٣ تير ١٣٨٨
ساعت: ٧:٣٦
کد خبر: ١٥٥٣

کاریکاتور:اعتراف-----مانا نیستانی

منبع مقاله سایت رادیو زمانه است

عبادی: سازمان ملل به ایران نماینده حقوق بشر بفرستد


منبع خبر سایت میزان پرس است

شیرین عبادی روز پنج‌شنبه از دبیرکل سازمان ملل خواست برای بررسی مسئله نقض حقوق بشر در ایران نماینده‌ای از سوی شخص خود تعیین کند. خانم عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، در نامه‌ای که به امضای چند سازمان حقوق بشری از جمله فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر نیز رسیده است از بان کی – مون، دبیرکل سازمان ملل، برای بررسی نقض حقوق بشر از زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران نماینده تعیین کند. یر اساس این نامه که سخنگوی دبیرکل سازمان ملل دریافت آن را تأیید کرده است، خانم عبادی ۱۱ روز پس از برگزاری انتخابات و آغاز اعتراضات مردم به نتیجه آن نیز در گفت‌وگویی تلفنی از آقای بان این درخواست را مطرح کرده بود.

حقوق‌دان و فعال حقوق بشر ایرانی در این نامه می‌گوید: «این نماینده [شخصی از سوی شما] باید از قدرت و نفوذ شما در مناسبات با مقامات ایران بهره‌مند باشد، قدرتی که از گروه‌های حقوق بشری در داخل یا خارج ایران به دنبال این سرکوب دریغ شده است.»

دبیرکل سازمان ملل پیشتر از مقامات ایرانی خواسته است تا به حقوق سیاسی و مدنی شهروندان ایرانی از جمله آزادی بیان و آزادی تجمع احترام بگذارند. وی از دولت ایران خواست تا راه حل مسالمت‌آمیزی برای پایان دادن به وضعیت کنونی در ایران پیدا کند.

سرکوب مردم در ایران که با برگزاری راهپیمایی‌های گسترده به نتیجه انتخابات اعتراض کردند و آن را تقلبی به نفع محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت نهم، دانستند از سوی کشورهای غربی به‌ویژه اتحادیه اروپا و آمریکا و سازمان ملل متحد محکوم شد.

جمهوری اسلامی علاوه بر آن که بارها اعلام کرد که انتخابات عادلانه برگزار شده و احتمال تقلب در آن را رد کرد، کشورهای غربی و حتی دبیرکل سازمان ملل را به دخالت در امور کشور متهم کرد.

پس از آن که وزارت کشور دولت نهم محمود احمدی‌نژاد را در برابر میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیروز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اعلام کرد، تهران و شهرهای دیگر ایران به صحنه چنان اعتراضاتی از سوی مردم بدل شد که به گفته بسیاری از خبرگزاری‌های خارجی از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ بی‌سابقه بوده است.

به گفته منابع رسمی ایران، در جریان ناآرامی‌ها در سراسر ایران دست‌کم ۲۰ نفر کشته شدند.

شیرین عبادی در تاریخ دوم تیرماه نیز از کشورهای اروپایی خواست با استفاده از فشارهای دیپلماتیک دولت ایران را به پایان خشونت علیه معترضان به نتیجه انتخابات وادار کنند.

تیر 88 بیانیه سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی در خصوص سرکوبهای اخیر صادر شد؛ دولت برآمده از تخلفات انتخاباتی، برای جان و مال و امنیت شهروندان اش کو

منبع خبر سایت نوروز است


سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) در خصوص سرکوب‌های اخیر و سناریوی اخذ اعترافات اجباری از فعالان سیاسی بازداشت شده منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان، متن کامل این بیانیه به این شرح است:

ملت آزادی‌خواه ایران؛
همچنانکه در بیانیه پیشین بر ماهیت کودتایی اقدامات صورت گرفته در مهندسی انتخابات و دستکاری در آراء ملت در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکید کردیم، متاسفانه غاصبان رای ملت، که نقشه شوم کسب اعتبار و مشروعیت از آرای به یغما رفته شهروندان را نقش برآب دیدند پا را از آنچه تاکنون کرده بودند نیز فراتر گذاشته و با صدور فرمان شلیک به زنان و مردان بی دفاع و مظلومی که به مسالمت آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را با سکوت یا ندای توحیدی الله اکبر فریاد زده بودند و همچنین بازداشت و توقیف صدها شخصیت شناخته شده ملی و تلاش برای اخذ اعتراف غیرقانونی از کسانی که که طی ماه‌های گذشته ترغیب عموم شهروندان به مشارکت سیاسی را وجه همت خویش ساخته بودند تا از این طریق راه برون‌رفتی از مصائب کشور به نفع تغییر و اصلاح اوضاع کشور بیافرینند؛ آشکارا و در عمل نیز نشان دادند که دولت برآمده از تخلفات انتخاباتی و حامیان‌اش برای جان و مال و امنیت شهروندان اش کوچکترین ارزشی قایل نیست. آنچه در هفته های پس از 22 خرداد واقع گشت، به روشنی نشان داد که حاکمیت دروغ برای ادامه استیلای خویش بر ایران از به کارگیری بی آبروترین شیوه‌ها که مشابه آن تنها در حکومت خودکامگان تاریخ در غرب و شرق دیده شده است، آن هم به اسم قانونگرایی و عمل به شرع مقدس، ابایی ندارد و این نکته کلیدی را از یاد برده است که قانون نوشته، قدرت سیاسی را حقانی نمی‌کند بلکه قوانین خود زمانی مشروعیت دارند که اراده انشا‌ء شده ملت باشند نه ابزار سرکوب و حق‌کشی مردمان.

ملت هوشیار ایران؛
اگر امروز شهادت ده‌ها تن از شهروندان ایرانی از کودکی معصوم گرفته تا جوانان شجاعی که توهین به شعور خود را تاب نیاورده‌اند، دردی جانکاه را پدید آورده است و اگر مشاهده خشونت عریان عوامل نظامی و شبه نظامی حاکمان علیه فرزندان این ملت که هیچ کم از صحنه‌های نبرد کلاسیک البته در مقابل مردمی بی دفاع ندارد، زخمی دردناک را بر پیکر این ملت وارد آورده است؛ دروغ پراکنی حاکمان کذابی که زیر تابوت قربانیان خویش را می‌گيرند و اشک تمساح می‌ریزند، استخوانی لای زخم و نمک پاشی بر دل ریش خانواده‌های شهدای فجایع اخیر و عموم شهروندان عزادار است. اکنون باید پرسید، حاکمیتی که مدعی اقتدار و تثبیت است چگونه به خود اجازه می‌دهد تا مسوولیت خون‌های ریخته شده معترضان را بر عهده خود آنان بگذارد و فراتر از آن تیراندازی به شهروندان را به تروریست‌ها، اوباش و بیگانگان منتسب کند؟

شهروندان ایرانی؛
اکنون در کنار چند هزار شهروند معترض که در جریان تجمعاتی که شرکت در آن حق مسلم آنها بوده است، دستگیر شده‌اند، صدها تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب کشور نیز در بازداشت به سر می‌برند و درحالی که قوانین جاری کشور در جریان بازداشت آنها نقض شده و این روند رفتار ضابطان قضایی و عوامل بازداشت‌ها‌ را به عملکرد آدم‌ربایان شبیه کرده است، پس از گذشت بیش از دو هفته هیچگونه اطلاعی از وضعیت تعداد زیادی از آنها به ویژه آقایان احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان در دست نیست. شایان ذکر است که بنابر مشاهده شاهدان، ماموران امنیتی هنگام بازداشت آقای عبدالله مومنی ایشان را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و این در حالی است که خانواده‌های کلیه بازداشت شدگان در نگرانی و بی خبری به سر برده و سلامت جسمی دستگیرشدگان به دغدغه‌ای جدی تر از بهره‌مندی آنان از حق برخورداری از یک دادرسی عادلانه بدل شده است.

از سوی دیگر تشدید فشارهای امنیتی غیرقانونی نسبت به اعضای این سازمان، بی اطلاعی از سرنوشت تعدادی از دانشجویان بازداشت‌شده، تداوم بازداشت تعدادی از فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و هنرمندان، تهدید تعدادی از احزاب و تشکل‌های عمده اصلاح‌طلب از جمله جبهه مشارکت ایران، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز به انحلال و لغو مجوز درحالی که برجسته‌ترین اعضای آن‌ها در وضعیتی نامعلوم در بازداشت‌گاه‌های امنیتی هستند، این پرسش اساسی را مطرح می‌کند که در محاسبات دولت برآمده از انتخابات آنچنانی آیا اصولا برنامه‌ای برای اداره کشور و تداوم حیات سیاست در جامعه نیز وجود دارد یا اینکه مقرر است هر نوع فعالیت حزبی به حال تعطیل درآمده و در تکمیل حلقه‌های استقرار حکومت خالی از رای جمهور، نظام تک حزبی نیز در کشور مستقر شود؟

در این میان زمینه‌سازی برای تکرار سناریوهای نخ نما و تکراری پخش اعترافات فعالان سیاسی بازداشت شده در رسانه‌های وابسته به حاکمان کذاب آغاز شده و این مساله بیش از پیش بر نگرانی ما نسبت به اعمال فشار و شکنجه علیه بازداشت‌شدگان افزوده است. با این وجود کارگردانان، نویسندگان و مجریان این سناریوهای خطرناک باید بدانند که آبروی از کف رفته را از طریق اقاریر بی اعتبار کسب شده در بازداشت‌گاه‌های امنیتی که کمترین وجاهت قانونی و شرعی ندارد، نمی‌توانند بازگردانند و نیز استقلال و اصالت جنبش اعتراضی مردم را با توسل به چنین شیوه‌های سرکوبگرایانه‌ای قادر نخواهند بود به زیر سوال برند. چرا که افکار عمومی به درستی پیش از این تصمیم خود را گرفته و بر همین مبنا نیز با رای خود در روز 22 خرداد به ادامه این سیاست‌ها "نه" قاطعی گفته است.

در پایان،‌ سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با توجه به اظهار نظر قطعی مراجع رسیدگی‌کننده به سلامت انتخابات، بار دیگر حمایت قاطع خود را از اقدامات معترضانه آقایان کروبی و موسوی در دفاع از رکن جمهوریت و نیز حقوق تضییع شده ملت اعلام داشته و مطالبه جدی خود را مبنی بر آزادی کلیه بازداشت‌شدگان از جمله دبیرکل و سخنگوی این سازمان ابراز می‌دارد و ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار شهدای فجایع اخیر که مظلومانه جان خود را در دفاع از آزادی و جمهوریت از دست داده‌اند، متذکر می‌شود که سیاست‌ دستگاههای امنیتی در تلاش برای اعتراف گیری از فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شده، نه تنها موجب تقویت حاکمیت استبداد نمی‌شود بلکه بی شک سرآغازی بر فروپاشی بنای ظلم و دروغ آن خواهد بود.

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت)
نهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت

بیانیه ستاد 88: خشونت و بازداشت و ریختن خون بی‌گناهان باعث شکست این جریان می‌شود

منبع خبر سایت موج سوم است

این روزها صدا و سیما و مسئولین از قانون صحبت می کنند، کدام یک از این بازداشت ها و تهمت ها و کشتن ها با قانون سازگار است؟

ستاد ملي جوانان حامی خاتمی (88) ضمن محکوم کردن برخوردهای خشونت‌آمیز اخیر، حمایت قاطع خود از امیر حسین مهدوی را اعلام کرد. به گزارش «موج سوم» متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم
وَ لَا يحَْسَبنَ‏َّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلىِ لَهُمْ خَيرٌْ لّأَِنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلىِ لَهُمْ لِيزَْدَادُواْ إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ(178- آل عمران)
آنها كه كافر شدند(حق را پوشاندند و راه طغيان پيش گرفتند) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم ، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركننده اى (آماده شده) است.

حدود 20 روز از انتخابات ریاست جمهوری دور دهم می گذرد، انتخاباتی که شور عظیمی نه تنها در دل جوانان که در دل تمام مردم ایران ایجاد کرده بود، شوری برای تغییر و اصلاح در آنچه شایسته ایران بزرگ و ایرانی شریف نمی دانستند، شوری که می توانست به بزرگترین پشتوانه ایران در جهان تبدیل شود و بزرگترین پشتوانه برای اداره کشور توسط دولت برآمده از آن باشد.
اما آنچه متاسفانه شاهد آن بودیم سرکوب تمام آن شور و انرژی سازنده و پایان دادن به امید ایجاد تغییر از طریق انتخابات در آینده ایران بود.

متاسفانه عاملان نظامی و غیر نظامی این سرکوب تنها به تغییررای مردم بسنده نکردند و با برخورد های خشونت آمیز و غیر انسانی در برابر مردمی که به مدنی ترین شیوه به بیان اعتراض خود پرداختند، جامعه ایران را اندوهگین، نگران و داغدار کردند. از آن جمله بازداشت های گسترده در این 20 روز که بخش بزرگی از آن متوجه گروه های مختلف جوانان از جمله دانشجویان، جوانان پویش، جوانان 88، جوانان احزاب و سایر جوانانی که تنها برای حق از دست رفته خود به اعتراض های آرام و قانونی پرداختند، و تا کنون هیچ خبری از آنان در اختیار خانواده های آنان قرار نگرفته است.

بازداشت هایی که از روز شنبه پس از انتخابات آغاز شد و تنها جرم این افراد عضویت و فعالیت در ستاد نامزدانی غیر از نامزد مورد پسند حاکمیت بوده است. کاندیدا هایی که مورد تایید شورای نگهبانی بودند که البته عدم بی طرفی خود را به طرق مختلف اعلام کرده بود و با وجود تمام پرونده سازی ها نتوانسته بود دلیلی بر رد صلاحیت این مردان شریف بیابد.

این روزها صدا و سیما و مسئولین از قانون صحبت می کنند، کدام یک از این بازداشت ها و تهمت ها و کشتن ها با قانون سازگار است؟ آنچه به ذهن حقیقت جوی مردم می رسد نه قانونمندی که تنها تحمل پایین خودکامگانی است که از کوچکترین ابرازمخالفت های مسالمت آمیز نیز بیم نابودی دارند.

ما جوانان ستاد 88 (ستاد ملي جوانان حامی خاتمی) ضمن محکوم کردن کلیه بازداشت های پس از انتخابات بویژه بازداشت های گسترده اعضای این ستاد كه شامل رئيس، سخنگو، تعداد كثيري از اعضاي فعال و روساي كميته ها و حتي روساي مناطق شهرها مي شود و هر روز هم بر تعداد آنها افزوده می گردد، خواهان پایان این روند غیر قانونی و غیر انسانی و نیز آزادی هر چه سریعتر بازداشت شدگان و رعایت حقوق آنان هستیم.


اعضای ستاد 88 همچنین ضمن ابراز حمایت قاطع از عضو متدین، متعهد و فرهیخته این مجموعه آقای سید امیرحسین مهدوی، روش های تکراری و سخیف مسئولین امر در گرفتن اعترافات ساختگی که نشان از ضعف و ترس آنان دارد را محکوم می کند. این گونه رفتارها نشان می دهد این افراد به نفوذ کلام خود در میان مخاطبانشان باور ندارند و برای القای آنچه می گویند به این روش های نخ نما روی می آورند. گویا با همه ی تهمت ها و تخریب ها همچنان رقبای اصلاح طلب خود را در میان مردم صاحب نفوذتر و مقبول تر می دانند که می خواهند نیرنگ خود را به هر ترفندی از زبان آنان بیان کرده و بدان اعتبار بخشند.

در پایان اعلام می داریم که ما جوانان 88 همچنان بر این باوریم که تحولات برای ماندگاری و نفوذ در میان تمام گروه ها و اقشار جامعه باید توام با آرامش و گفتگو و نیز رعایت احترام و انصاف و قانون باشد، چرا که تنها این روش ها با فطرت حقیقی انسان ها سازگاری دارد و بر دل های پاک مردم خداجو می نشیند.

ما خشونت و بازداشت و ریختن خون بی گناهان و تک صدایی را بزرگترین عامل عدم ماندگاری و عدم نفوذ یک جریان در میان مردم و در نهایت شکست آن می دانیم.

از تمامی بزرگانی که موج حق جویی مردم را با شجاعت و دلسوزی همراهی کرده اند و خواهند کرد تشکر و قدردانی میکنیم، از جمله جناب آقای خاتمی که انگیزه تشکیل این گروه منسجم بوده و خواهد ماند، جناب آقای میرحسین موسوی و جناب آقای کروبی که بی پروا و با صراحت برای آنچه حقیقت می دانند ایستادگی و استواری کرده و خواهند کرد، مراجع بزرگ تقلید و روحانیون خوش فکر و شجاعی که همراه مردم و حقیقت ماندند و همه کسانی که حقیقت را فدای مصلحت خویش نکردند.
به امید پیروزی و شادی تمام مردم ایران.

ستاد ملي جوانان حامی خاتمی (88)

بیانیه مرجع عالیقدر، حضرت آبت الله العظمی صانعی: هيچ فرمان و دستوري نمي تواند مجوّز و عذري براي تجاوز به حقوق مردم گردد

منبع خبر سایت نوروز است


بسمه تعالي

«وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ»

ملت عزيز و شريف ايران اسلامي
در روزهاي گذشته همگان شاهد حمله به دانشگاهها و خوابگاه دانشجويان و ضرب و جرح، قتل و به زندان افکندن عده زيادي از فرزندان اين مرز و بوم بوده ايم تا جائيکه در آمار رسمي خبر از کشته شدن حدود بيست نفر و زنداني شدن بيش از هزار نفر داده شده است و همچنين شاهد پخش اعترافات برخي از زندانيان در رسانه هاي انحصاري بوده ايم که بر همه واضح است اين اعترافات حداقل به علت زنداني بودن متهمين و شرايط خاص آنها از نظر شرعي، قانوني و عقلائي هيچ گونه ارزشي نداشته و ندارد؛ لکن نبايد اينگونه ظلمها، آزار و اذيت ها، ترفندها، مکرها؛ دروغها و ... موجب يأس و نا اميدي در راه احقاق حق شرعي و قانوني و حاکميت مردم بر سرنوشتشان گردد؛ چون علاوه از آنکه نا اميدي از رحمت خداوند خود از معاصي و گناهان کبيره است؛ خلاف وعده نصر و پيروزي قرآن به مسلمانان نيز مي باشد که «أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ».

و چگونه چنين نباشد حال آنکه علي رغم تمام سانسورهاي خبري، از محدوديت سايت هاي خبري گرفته تا تعطيلي روزنامه ها و دستگيري فعالين رسانه اي و سياسي و حتي قطع پيام هاي کوتاه، آگاهي عمومي و جهاني از وقايع اخير روز به روز در حال افزايش است، که خود نتيجه حرکت آگاهانه و همراه با متانت ملت بزرگ ايران است. اميد آنکه راه دفاع از حقوق مردم و حفظ عقايد ديني آنها مخصوصاً جوانان و حفظ جمهوري اسلامي همراه با درايت، متانت، آگاهي بخشي و آرامش و امنيت و استفاده از قانون اساسي به معناي واقعيش و بهانه ندادن به دست ستمکاران، ادامه يابد که استقامت شرط موفقيت است و چگونه چنين نباشد حال آنکه کانديدهاي معترض به مسئولين انتخابات و روند و نتيجه آن و نظر شوراي نگهبان همانگونه که در نامه حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي کروبي (دامت افاضاته و برکاته) و يا در بيانيه دوست مکرم، مؤمن و يار باوفاي امام امت (سلام الله عليه) جناب آقاي مهندس موسوي (دام عزه و توفيقه) آمده است؛ از نظر سياسي و قانوني مشروعيت دولت را مورد سوال قرار داده و آنرا نفي مي نمايند که نشانگر عدم اقناع آنان و توده زيادي از مردم از شبهات پيش آمده در انتخابات است که خود بواسطه کاهش پشتوانه و حمايت هاي مردمي، مي تواند موجب ناکارآمدي دولت گردد و ممکن است ادامه اش موجب مشکلات حقوقي و مدني شود.

در پايان به تمام نيروهايي که بايد حافظ نظم و جان و مال و ناموس مردم باشند تذکر مي دهم که هيچ فرمان و دستوري نمي تواند مجوّز و عذري براي تجاوز به حقوق مردم ـ که حرام و معصيت و ذنب لايغفر است ـ گردد که لاطاعة لمخلوق في معصية الخالق چه رسد به آنکه موجب ضرب و جرح و يا قتل گردد که مستوجب خذلان دنيوي و عذاب اخروي است.

جمعه، تیر ۱۲، ۱۳۸۸

رییس پلیس ایران:حجاري توسط پليس اينترپل تحت تعقيب است.
اینترپل: تاکنون درخواستی از مقامات جمهوری اسلامی در این مورد دریافت نکرده است

منبع خبر سایت نوروز است


درحالی که فرمانده پلیس ایران گفته است پزشک حاضر در صحنه قتل ندا آقاسلطان تحت تعقیب اینترپل قرار گرفته، پلیس بین‌الملل، اینترپل، می‌گوید تاکنون درخواستی از مقامات جمهوری اسلامی در این مورد دریافت نکرده است.

فرمانده نيروي انتظامي كشور گفت: آرش حجازي كه در پرونده قتل ندا آقا سلطان به عنوان شاهد، جنجال‌سازي كرده تحت تعقيب پليس بين‌الملل (اينترپل) است.

به گزارش فارس، سردار اسماعيل احمدي مقدم، امروز در جمع خبرنگاران افزود: آرش حجاري توسط نيروهاي وزارت اطلاعات و پليس اينترپل تحت تعقيب است.

وي مدعی شد: قتل ندا آقا سلطان، سناريو است و هيچ ربطي به اغتشاش‌هاي تهران ندارد. این در حالی است که ایشان نگفته اند که آیا ده ها شهید و مجروح دیگر اعتراضات مسالمت آمیز مردمی در روزهای اخیر نیز تحت همین سناریو بوده است یا توسط نیروهای پلیس صورت گرفته است.

آرش حجازي، پزشكي است كه در صحنه قتل ندا آقاسلطان حضور داشته و پس از خروج از كشور در مصاحبه با رسانه‌هاي خارجي درباره اين شهادت ندا آقا سلطان اطلاع رسانی کرده است.

منبع خبر سایت تابناک است

رئيس دادگستري مشهد مقدس خبر اعدام 6 تن از معترضان به نتايج انتخابات را تكذيب كرد.

به گزارش ایلنا، حجت الاسلام «سيد حسن شريعتي» درباره انتشار خبري توسط رسانه‌هاي خارجي مبني بر اينكه روز دوشنبه پس از تاييد صحت انتخابات از سوي شوراي نگهبان ‏6 تن از معترضان به نتايج انتخابات اعدام شده‌اند، ضمن تكذيب خبر فوق گفت: در وقايع اخير بعد از انتخابات در مشهد مقدس كسي دستگير و يا اعدام نشده است.

رئيس دادگستري مشهد مقدس افزود: «اگر منبع اين شايعه و خبر كذب را بتوانيم به‌دست بياوريم، رسما عليه او تشكيل پرونده خواهيم كرد.»

اين در حالي است كه برخي رسانه‌هاي خارجي مدعي شده بودند كه دوشنبه گذشته و در پي تائيد نتيجه انتخابات رياست‌جمهوري توسط شوراي نگهبان، 6 تن از حاميان «ميرحسين موسوي»، نامزد سابق انتخابات در مشهد به دار آويخته شده‌اند.

منبع خبر سایت پارلمان نیوز است


پارلمان‌نیوز: با اینکه طبق نوبت بندی باید هاشمی رفسنجانی نمازجمعه هفته قبل را اقامه می‌کرد وی برای دومین جمعه متوالی از نوبت خود صرف نظر کرد.

به گزارش خبرآنلاین، معمولا چهار امام جمعه موقت تهران به نوبت در این مراسم حاضر می شوند و کمتر اتفاق می‌افتد که این نوبت جابجا شود.

نماز جمعه چند هفته قبل به شرح زیر اقامه شده است:

اول خرداد: هاشمی رفسنجانی

هشتم خرداد: احمد خاتمی

پانزدهم خرداد: احمد جنتی

بیست و دوم خرداد : امامی کاشانی

بیست ونهم خرداد: مقام معظم رهبری

پنجم تیر: احمد خاتمی

دوازدهم تیر: احمد جنتی(طبق اعلام ستاد نماز جمعه)

همانگونه که ملاحظه می‌شود هاشمی رفسنجانی طبق نوبت باید جمعه پنجم تیر در نماز جمعه شرکت می‌کرد که به جای او احمد خاتمی خطبه خواند و جمعه دوازدهم تیر نیز اقامه نماز به جنتی واگذار شده است.

تاکنون دلیلی برای عدم حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران مطرح نشده اما برخی شایعات در 2-3 هفته گذشته مبنی بر استعغای وی از سمت امام جمعه موقت تهران منتشر شد که صحت آن تایید نگردید.


تاریخ انتشار: ١٢ تير ١٣٨٨
ساعت: ١٠:٥٨
کد خبر: ١٥٣٤

بیم می‌رود که اعدام‌هایی در راه باشد

منبع خبر سایت میزان پرس است


گزارش‌های رسیده از فعالین حقوق بشر در داخل ایران در مورد شمار بالای بازداشت‌شدگان در تظاهرات بعد از انتخابات و شکنجه‌ و آزار زندانیان، به‌ویژه در مورد آن دسته از رهبران سیاسی، فعالان دانشجویی و روزنامه‌نگارانی که در بند ۲۰۹ زندان اوین گرفتارند، نگرانی خانواده‌های زندانیان و ناپدیدشدگان و نیز سازمان‌های حقوق بشری بین‌المللی را باعث شده است.

در کنفرانس مشترک خبری که صبح روز سه‌شنبه به وقت نیویورک در این شهر تشکیل شد، سه نهاد حقوق بشری کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، دیده‌بان حقوق بشر و عفو بین‌الملل، نگرانی شدید خود را از وضعیت بازداشت‌شدگان و شکنجه و آزار زندانیان اعلام کردند و در نامه‌ای مشترکی به دبیرکل سازمان ملل متحد از وی خواستند هرچه زودتر نماینده‌ی ویژه‌ای برای بررسی وضعیت بازداشت‌شدگان و ناپدیدشدگان و اعمال شکنجه برای آنچه «اعتراف‌گیری» توصیف شده است به تهران اعزام کند.
در همین رابطه با هادی قائمی، نماینده‌ی کمپین بین‌المللی حقوق بشر ایران در نیویورک گفت و گو کرده‌ام.

آقای قائمی این کنفرانس با چه هدفی تشکیل شد؟
این کنفرانس با شرکت مدیر خاورمیانه‌ی سازمان دیده‌بان حقوق بشر، خانم سارا لی ویتسون و متخصص امور ایران در سازمان عفو بین‌الملل و خود من به‌عنوان نماینده‌ی کمپین بین‌المللی حقوق بشر به همراه خانم رکسانا صابری، کسی که به تازگی در زندان‌های ایران بوده و شخصاً مسایل زندان‌ها و قوه قضاییه را تجربه کرده و بالاخره خانم سارا مرادخان از بستگان سیلوا هارتونیان، یکی از زندانیان اوین که هم‌بند خانم رکسانا صابری بوده، تشکیل شد.
موضوع این کنفرانس مسأله‌ی حقوق بشر، نگرانی‌های شدیدی که وجود دارد و درخواست از سازمان ملل برای ارسال فوری هیأتی به ایران بود.
مهم‌ترین خواسته‌ی شما در حال حاضر از سازمان ملل غیر از تعیین یک نماینده، چه چیز دیگری است؟
نه تنها یک نماینده، بلکه هیأتی قوی تشکیل بشود که به ایران برود و مخصوصاً در حال حاضر بلافاصله به وضعیت بازداشت‌شدگان رسیدگی کند و دولت و قوه قضاییه را پاسخگو نگهدارد که این بازداشت‌شدگان کجا نگهداری می‌شوند، در چه وضعیتی هستند، جرمشان چه هست، چه طور بازداشت شدند و آیا قوانین ایران رعایت شده است یا نه.
بسیاری از این افراد حالت ناپدیدشدگان را دارند. فرمانده نیروی انتظامی تهران از دستگیری بیش از هزار نفر خبر داد. ما براین باوریم که این رقم در کل کشور نزدیک به دو هزار نفر می‌تواند باشد. و نگرانی عمده، این است که اسامی این‌ها باید اعلام بشود.
بسیاری از خانواده‌ها نگران ناپدیدشدن افرادشان هستند که اگر در زندان نباشند و هیچ خبری از آن‌ها نباشد، آن موقع می‌دانیم که این ناپدیدشدگان ممکن است در وضع بسیار بدتری باشند، در زندان‌های مخفی باشند یا حتا به قتل رسیده باشند. حداقل این است که سازمان ملل باید اسامی بازداشت‌شدگان را از ایران درخواست کند و به وضعیت آن‌ها در زندان‌ها رسیدگی کند.

هادی قائمی، سخنگو و هماهنگ کننده کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران
آقای قائمی، اخیراً هیأت سه نفره‌ای هم از سوی آقای شاهرودی برای رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان منسوب شده‌اند. درباره‌ی این هیأت شما چه نظری دارید؟
بله، مشخص نیست که چرا خود قوه قضاییه، قوانین را به طور درست به اجرا نمی‌گذارد و چنین کمیسیون و هیأت‌های ویژه‌ای باید تعیین بشود. این هیأت سه نفره سه عضو دارد: آقای مصطفی پورمحمدی، دری نجف‌آبادی و آقای رییسی
دو نفر اول پورمحمدی و دری نجف‌آبادی نه تنها در پرونده‌ی قتل‌های زنجیره‌ای، مستقیماً به آن‌ها اشاره شده، بلکه در زمان قتل‌های ۶۷، آقای پورمحمدی عضو هیأتی بود که به «هیأت مرگ» مشهور شد که مسئول قتل‌عام هزاران زندانی سیاسی بود.
این نگرانی و مسایل موازی با آن زمان، سال ۶۷، بسیار دغدغه‌های شدیدی به‌وجود می‌آورد که نقش آقای پورمحمدی چه هست و با توجه به این‌که امام جمعه‌ی تهران و مسئولین قضایی و انتظامی اصفهان هم چندین بار صحبت از «محاربه» و اطلاق آن به بازداشت‌شدگان، و اعدام‌ها کرده‌اند و یا درخواست اشد مجازات کرده‌اند، که همان اعدام است، بیم بسیاری می‌رود که اعدام‌هایی در راه باشد و همان دید خشونت طلبی که در دهه‌ی ۶۷ منجر به قتل عام زندانیان سیاسی شد، بار دیگر سایه‌ی شومش را بر مراکز قدرت ایران بیفکند.
براساس گزارش‌هایی که از تهران از سوی فعالان حقوق بشر، بسیاری از روزنامه‌نگاران، فعالان دانشجویی و همچنین آن دسته از رهبران سیاسی که بعد از انتخابات بازداشت شدند رسیده‌، این‌ها در بند ۲۰۹ زندان اوین به‌سر می‌برند که طبق معمول کسانی که به آنجا می‌روند با شکنجه روبه‌رو می‌شوند و احتمال دارد که آن‌ها را وادار به اعتراف بکنند. در این مورد چه نظری دارید؟
سازمان ما ۲۴۰ اسم را از اشخاص سرشناس منتشر کرده است و اکثرشان در تهران هستند که شامل همان کسانی می‌شوند که اشاره کردیم. می‌دانیم تاکنون چندین روزنامه‌نگار را در رسانه‌های نزدیک به دولت به‌عنوان اعتراف آورده‌اند و گفته‌اند در این اغتشاشات هماهنگی و نقش داشته‌اند.
ولی شدیدتر از آن شکنجه‌هایی ا‌ست که منابع موثق چندین بار به ما اطلاع‌رسانی کرده‌اند که کسانی مثل آقای مصطفی تاج‌زاده و آقای محمد رمضان‌زاده و آقای ابطحی شکنجه‌های شدیدی شده‌اند، بسیار بسیار وضع وخیمی دارند تا اعتراف کنند.‌ با خانواده‌هایشان هیچ تماسی نداشتند و کسی را ندیدند...
شکنجه برای گرفتن اعتراف در ایران متداول بوده است که نگرانی‌های شدیدی به‌وجود می‌آورد. و همچنین وضعیت آقای حجاریان که بیمار و معلول است و در آنجا زندانی شده است. در نتیجه در مورد این اعترافاتی که در راه است، بسیار شبهه است. هیچ کس نباید قبول کند.
اگر جمهوری اسلامی با فرستاده شدن نماینده‌ای از سازمان ملل موافقت نکند، شما و دیگر سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر چه اقدامات دیگری را پیش‌بینی می‌کنید؟
شکی نیست که در آن زمان باید دولت ایران و منافع اقتصادی و سیاسی‌اش را و مشروعیت این دولت را در سطح جهانی زیر سوال برد. این می‌تواند منجر به ایزوله ‌شدن دولت ایران بشود که برایش هیچ فایده‌ای در شرایط حاضر ندارد و از نظر داخلی موجب عدم مشروعیت شدیدی است و در سطح خارجی هم اگر ایزوله بشود، کلاً به دولتی مثل کره شمالی در سطح جهانی تبدیل می‌شود.
ما می‌خواهیم تأکید کنیم که هرگونه تحریم مخصوصاً اقتصادی نباید به ملت ایران ضرر بزند و مستقیماً هدفمند باشد و نهادهای دولتی را شامل بشود. ولی با روندی که دارد پیش می‌رود به نظر می‌‌آید که دولت ایران دارد کشور را به آن طرف سوق می‌دهد.

با بازداشت رمضان پور، رییس منطقه هرمزگان جبهه مشارکت صورت گرفت؛ تعداد بازداشتی های این حزب به 21 نفر رسید

منبع خبر سایت نوروز است


آقای رمضان پور رییس منطقه هرمزگان جبهه مشارکت بازداشت شد. وی بیست و یکمین عضو بازداشت شده جبهه مشارکت است که توسط نیروهای امنیتی بازداشت وروانه زندان شده است

پی گیری های خبرنگار نوروز در مورد نحوه بازداشت و محل نگهداری وی به نتیجه ای نرسید.

لازم به ذکر است که بسیاری از اعضای جبهه مشارکت، یا در نیمه های شب از منازل شان بازداشت شده اند ویا در خیابان ضمن اینکه مورد ضرب و شتم و فخاشی قرار گرفته اند بازداشت شده اند، در هر صورت هیچ نهادی در مورد این افراد حاضر به پاسخگویی نیستند. پی گیریها در مورد وی و دیگر بازداشت شدگان کماکان ادامه دارد. که خبرهای دقیقتر در صورت وصول به اطلاع خواهد رسید.

پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۸

آنگلا مرکل: گروه هشت پیامی محکم به ایران بدهد

منبع خبر سایت بی بی سی فارسی است


آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، روز پنج شنبه یازدهم تیرماه (2 ژوئیه) در سخنانی حوادث ایران را مشابه برخورد اشتازی پلیس مخفی آلمان شرقی در دوران تسلط کمونیست ها در این کشور توصیف کرد.

خانم مرکل که در پارلمان آلمان صحبت می کرد، گفت: به خوبی بیاد دارم که قبل از فروپاشی دیوار برلین در آلمان شرقی، بسیار مهم بود که مردم در سراسر جهان بدانند که تا چه حد زندانی در زندان های حکومت اشتازی وجود دارد.

صدراعظم آلمان همچنین گفت : مقامات ایران به ویژه در عصر ارتباطات مدرن باید بدانند که ما از تمامی توانمان استفاده خواهیم کرد تا به کسانی که در جریان ناآرامی اخیر در ایران دستگیر شده اند ، این اطمینان را بدهیم که آنها را فراموش نکرده ایم.

خانم مرکل همچنین خواستار آن شد تا رهبران هشت کشور صنعتی جهان در جریان نشستی که در هفته آینده در ایتالیا برگزار می شود، پیامی قاطع را به مقامات ایران ارسال کنند.

آنگلا مرکل همچنین گفت: ما در روزهای گذشته شاهد حوادث تکان دهنده ای در ایران بودیم و امیدواریم که شرکت کنندگان در نشست گروه هشت با اتفاق نظر این پیام را به مقامات ایران بدهند که رعایت حقوق مدنی و انسانی تفکیک ناپذیر است و این حقی است که مردم ایران هم باید از آن بهره مند شوند.

آلمان، ایتالیا و فرانسه از جمله کشورهایی هستند که خشونت ها علیه معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را محکوم کرده و خواستار توقف این خشونت ها شده اند.

آنگلا مرکل پیشتر در بیانیه ای که منتشر کرده بود از مقام های ایران خواسته بود تا امکان اعتراضات آرام را به معترضان بدهند و از اعمال خشونت علیه آنها خودداری کنند. او همچنین خواهان آزادی بازداشت شدگان نیز شده بود.

در همین حال فردریک راینفلدت، نخست وزیر سوئد که کشورش ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را روز گذشته برعهده گرفت، ابراز امیدواری کرده است که " ایران تصمیم درستی بگیرد تا باعث رویارویی جامعه بین المللی با این کشور نشود."

آقای راینفلدت دولت ایران را متهم کرد که می کوشد اعتراضات مردمی را به مداخله کشورهای دیگر نسبت دهد و افزود " اروپا و سایر کشورها باید دست به اقدامی بزنند که بهانه ای برای خشونت و سرکوب به دست دولت ایران ندهد."

توضیحاتی درباره یک خبر!از وبلاگ خبرنگاری که خبر صندوقهای جامانده در شیراز را منتشر کرده بود!

منبع خبر وبلاک نسب آنلاین است


خبر همیشه آن چیزی نیست که نهادهای رسمی و دولتی می گویند بلکه در موارد فزاینده ای،خبر آن چیزی است که از سوی نهادهای رسمی و دولت اعلام نمی شود.

دیروز خبری را روی وبلاگم گذاشتم که درباره وجود چهارصندوق رای در کتابخانه مرکزی شیراز بود.بعد از انتشار این خبر،فضای سنگینی علیه من ایجاد شد.برخی می خواستند که این خبر را تکذیب کنم و یا آن را از روی وبلاگ حذف کنم.

واقعا من دلیل این همه فشار و تهدید را نمی فهمم.مگر من جز پوشش دادن «بی طرفانه» یک خبر چه کرده ام؟ اگر فضای کشور به دلیل تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران چند هفته ای ناآرام بود دلیلی قانع کننده نیست که «خبر» سانسور شود.شاید این خبر،خوشایند مقامات دولتی نباشد اما همانگونه که در ابتدا هم گفتم خبر همیشه آن چیزی نیست که نهادهای رسمی اعلام کنند.

در خبری که دیروز تنظیم کرده ام به موضوع انتخابات ریاست جمهوری و اعتراض کاندیداها و ماهیت صندوق های موجود در کتابخانه مرکزی شیراز اصلا اشاره ای نکردم.

به هر حال من هیچگاه وظیفه حرفه ای خویش را که پوشش دادن خبر بر اساس سه اصل مهم «بی طرفی،انصاف و دقت»است ،را فراموش نمی کنم و تلاش می کنم همیشه به این معیار پایبند باشم.

از همین رو لازم می دانم برای پوشش دادن کامل خبر به اظهار نظر مقامات دولتی شیراز درباره ماجرای صندوق های رای نیز اشاره کنم تا «انصاف»در خبر رعایت شده باشد.

توضیحات مقامات دولتی شیراز درباره خبر کشف چهار صندوق رای در شیراز

«ابراهیم عزیزی»فرماندار شیراز روز چهارشنبه 10 تیر به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت که صندوقهاي اخذ راي موجود در مرکز اسناد و کتابخانه مرکزي شيراز مربوط به انتخابات گذشته است و هيچگونه ارتباطي با دهمين انتخابات رياست جمهوري ندارد.

او تاکید کرد:« برابر دستورالعمل وزارت کشور پس از اعلام نتايج و گذشت مدت زماني مشخص و بعد از اينکه آرا ماخوذه امحا گرديد سه صندوق با محتويات خود و پلمپ شده ، به عنوان اسناد ملي به مرکز اسناد ملي منتقل مي شود. »

در همین حال « علي اکبر صفي پور»،مدیر کتابخانه ملی فارس نیز به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت:« صندوق هاي نگهداري شده در مخزن اسناد اين مرکز ، مربوط به انتخابات سومين دوره شوراي اسلامي شهر و روستا ؛ انتخابات چهارمين دوره مجلس خبرگان رهبري و انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي مي باشد.»

او افزود:« براساس قانون ، نمونه هايي از صندوق هاي هر انتخاباتي که در کشور برگزار شده در سازمان اسناد کشور نگهداري مي شود و بر همين اساس پس از يک دوره زماني و بعد از انجام مراحل قانوني ، صندوق هايي با محتويات داخلي خود و پلمپ شده تحويل مرکز اسناد مي شود. ‌نگهداري صندوق هاي اخذ راي در مرکز اسناد ملي مسبوق به سابقه هست و هم اکنون ده ها صندوق مربوط به انتخابات هاي گذشته در مرکز اسناد تهران هم نگهداري مي شود که اصحاب رسانه مي توانند از اين مجموعه بازديد کنند.»

پی نوشت: آن هایی که با تهدید و فشار به من،می خواهند اذهان را نسبت به خبری که در وبلاگم گذاشته ام،روشن کنند بهتر است به این نکته مهم هم فکر کنند که این تهدیدها و فشارها هر چه بیشتر شود،سبب خواهد شد که مخاطبان این خبر، نتیجه ای بگیرند و درباره صندوق های موجود در کتابخانه مرکزی شیراز،قضاوتی بکنند که خوشایند مقامات دولتی نخواهد بود.واقعیت این است که آنچه من دیروز در وبلاگم گذاشته ام تنها یک خبر است و نه تفسیر و تحلیل.

چرا تقلب نکنند؟--احمد شيرزاد

منبع مقاله سایت نوروز است

احمد شيرزاد

از ما دلیل می خواهند که شما مستندات ارائه کنید که در کدام صندوق آراء آقای موسوی نادرست محسوب شده است. سؤال این است که وقتی برگزار کنندگان انتخابات همگی از یک طایفه ی سیاسی اند و ناظران هم از طایفه خویشاوند آنها، ما چنین مستنداتی را از کجا می توانیم بیاوریم.

این سخن را سخنگوی شورای نگهبان به کرات اعلام کرده است و آقای حداد عادل هم در برنامه ی تلویزیونی یک سویه ای که چهارشنبه شب (27/3/88) بر ضد طرفداران آقای موسوی داشت بر آن تأکید کرد. استدلال فوق به این می ماند که از یک زندانی سیاسی مورد شکنجه قرار گرفته خواسته شود که مستندات محکمه پسندی بیاورد که در شرایط بازداشت توسط بازجویان شکنجه شده است. روشن است که در بازداشتگاههایی که حقوق زندانیان نقض می شود و پای بازرسان بی طرف نیز به آن جا نمی رسد غیر از زندانی و بازجو و خدای متعال، هیچ چشم ناظری وجود ندارد تا با استناد به آن بتوان سوء رفتار بازجویان و زندانبانان را اثبات کرد.

به خاطر دارم سال های قبل از انقلاب که ایامی را مهمان اوین بودم، برخی از زندانیان که بازجویی آنها تمام شده بود و قرار بود آزاد شوند، گاه هفته ها اضافه در زندان می ماندند تا زخم پاهایشان خوب شود. کدامیک از آن ها قادر بودند پس از آزادی دلایل و مستنداتی بیاورند که مورد شکنجه واقع شده اند. اگر چنین بود که زندانی آزاد شده در هر جای دنیا می توانست دلایل محکمه پسند و مدارک قاطعی که منعکس کننده ی نحوه ی رفتار بازجویان با وی باشد ارائه کند، هرگز این ضرورت در میان آزادی خواهان و مدافعان حقوق بشر در جهان مطرح نمی شد که بازداشتگاهها ی کشورهای مختلف باید تحت نظارت منابع مستقل و بی طرف باشد. این روشن است که زندان هایی که نور نظارت بی طرفانه بر آن ها نتابد هرگز نمی تواند بر مبنای اعتماد به زندانبانان و گردانندگان آن ها محلی برای رفتار انسانی با زندانیان باشد.

همچنین است برگزاری انتخابات در کشورها. کدام دولت تمامیت خواهی است که تمایل به تقلب در انتخابات و ادامه ی استقرار قدرت خویش نداشته باشد. عقل و منطق در موضوع نحوه ی برگزاری انتخابات به دست دولت ها اقتضا دارد که اصل بر عدم برائت گذاشته شود. دولتی که در ادامه ی کار خود منافع مستقیم دارد نمی تواند بدون نظارت به امان خدا رها شود تا هر طور دلش خواست انتخابات را برگزار کند. این اصل عقلی و منطقی ربطی به این دولت یا آن دولت ندارد. فرق نمی کند دولت خاتمی باشد یا احمدی نژاد، ایران باشد یا آمریکا، اسلامی باشد یا لیبرال. منطق حکم می کند به دولتمردانی که تک تک شان منافع مستقیم در انتخاب رئیس دولت بعدی دارند اعتماد مطلق نشود و حتماٌ ناظران بی طرف و صالحی که مورد اعتماد عموم طبقات مردم باشند بر کار برگزاری انتخابات نظارت کنند. تعجب است از این که برخی از بزرگان کشور فرموده اند که در کلیه انتخابات برگزار شده به مجریان اعتماد کرده اند. وظیفه امانتداری مردم اقتضا دارد که درست عکس این روش اجرا شود و اصل بر آن قرار گیرد که بر کار برگزاری انتخابات نظارت کاملاً بی طرفانه و بی غرض صورت گیرد.

درست به دلیل همین ضرورت است که واضعان قانون اساسی در ابتدای انقلاب نگران تقلب در انتخابات توسط دولت ها بودند و بحث گسترده ای در مجلس خبرگان قانون اساسی در این مورد صورت گرفت که چه نهاد یا مرجعی بر برگزاری انتخابات در کشور نظارت کند. سیاق بحث های انجام شده در آن مجلس نشان می دهد که اعضای آن با تکیه بر تجارب شومی که از دخالتهای دولت های قبل از انقلاب در روند انتخابات داشتند مبنای نگاهشان عدم اعتماد مطلق به دولت ها در این کار بوده است. آن ها خوب به خاطر داشتند که فرمانداران و بخشداران با جمع آوری شناسنامه ها در روستاها و بخش های محروم و گاه پرکردن صندوق ها از تعرفه های نوشته شده توسط عوامل خود عملاً سناریوی وقیح و رسوای انتخابات فرمایشی را به دستور وزارت کشور به اجرا در می آوردند. کدام فرمانداری است که از یک دولت حکم گرفته باشد و اقتضای ادامه کارش یا ارتقای اداری اش در ادامه حاکمیت آن دولت نباشد؟ و کدام فرمانداری است که از یک دولت اهل تقلب و ریاکاری حکم گرفته باشد اما در عمل از شرکت در سناریوی انتخابات نمایشی سر باز زند. بر این مبنا روح حاکم بر قانون اساسی حکم می کند که مبنای کار اعتماد مطلق به دولت ها نباشد و کار انتخابات بدون نظارت بی طرفانه رها نشود.

اما مشکل کار در کشور ما از آن جا شروع شد که واضعان قانون اساسی فرض را بر آن گذاشتند که اعضای شورای نگهبان نهاد مستقل و بی طرفی هستند که بدون داشتن منافع خاصی می توانند بر انتخابات نظارت کنند و جلوی تخلفات را بگیرند. متأسفانه اختیارات بی حد و حصری که شورای نگهبان با استناد به تفسیر خودش از قانون اساسی در این امر برای خود در نظر گرفت باعث شد در عمل کسانی که از سوی این شورا به اسم ناظر بر انتخابات گمارده می شوند مجریان تام الاختیاری باشند که در تمام مراحل انتخابات حرف اول و آخر را می زنند. تا قبل از دولت نهم شورای نگهبان به تدریج با ایجاد نهادی دائمی متشکل از نیروهایی که قریب به اتفاق آنها به یک جناح سیاسی تعلق داشتند دستگاهی عریض و طویل تر از وزارت کشور برای دخالت تام و تمام در مسئله انتخابات ایجاد کرد و تلاش نمود تا کلیه امکانات تدارکاتی وزارت کشور را نیز عملاً در اراده سیاسی خویش هضم کند. در آن دوره ها کسانی که نگران رأی مردم بودند گاه تلاش داشتند با تکیه بر اختیارات اجرایی وزارت کشور و نظارت نمایندگان مجلس بر کار دستگاه اجرایی اندکی از مداخلات بی حد و حصر ناظران شورای نگهبان که عملاً مجریان بی چون و چرای انتخابات بودند، بکاهند. تلاشی که در موارد زیادی نیز ناموفق بود. گهگاه نیز در زمان حضرت امام (ره) با شکایت بردن به ایشان سعی می شد از اعمال نظر سیاسی شورای نگهبان در رای مردم جلوگیری شود که در مواردی با دخالت ایشان و فرمان مستقیم به شورای نگهبان مسئله فیصله می یافت.

اما نکته ی اساسی آن است که از آغاز دولت نهم پدیده ای کاملاً جدید در عرصه سیاسی کشور رخ نمود. اگر در گذشته تعارض یا تفاوت نسبی دیدگاه ها در شورای نگهبان و دولت باعث می شد امکان جا به جایی مستقیم آراء تا حد زیادی منتفی باشد و شکل ظاهری قانون رعایت شود، در این دوره دیگر چنین فرضی وجود نداشت. در دوره های گذشته عمده روشی که شواری نگهبان و ناظرین آن برای تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات در پیش می گرفتند مبتنی بر موارد زیر بود:
1- رد صلاحیت کاندیداهایی که منش سیاسی آن ها با دیدگاه شورای نگهبان و جناح سیاسی مورد حمایتشان سازگار نبود.
2- نپذیرفتن معتمدین محلی که از سوی فرمانداری ها برای تعیین هیأتهای اجرایی انتخابات معرفی می شدند و تلاش برای تعیین ترکیب معتمدین مطابق میل شورای نگهبان .
3- تلاش برای گماردن ناظرینی بر صندوق ها که عملاً بر روند اجرای انتخابات تأثیر جدی داشته باشند. لازم به ذکر است که تعداد ناظرین شورای نگهبان در هر صندوق عملاً دو برابر مجریان است.
4- چشم پوشی از تخلفات برخی از نامزدها در روند کارهای تبلیغاتی و رفتار طرفداران آنها در روز رای گیری و سختگیری بر برخی دیگر.
5- ابطال آراء برخی صندوق ها که بر نتیجه انتخابات تأثیر جدی داشته باشد. هرگز اتفاق نیفتاد که شورای نگهبان صندوق هایی را باطل کند که نتیجه آن راهیابی نامزدی با گرایش اصلاح طلبانه به مجلس باشد. در نوشته های مفصلی که در زمان معاونت سیاسی تاجزاده در وزارت کشور بین او و شورای نگهبان مبادله شده و همچنین در دوره های دیگر سیاهه مفصلی از ابطال صندوق ها توسط ناظران شورای نگهبان می توان یافت که در تمام آن ها نتیجه ی کار حذف کاندیدای مستقل یا دارای گرایش اصلاح طلبانه و راهیابی نماینده راست به مجلس بوده است.
6- ابطال کلی انتخابات در حوزه هایی که نتیجه قاطعی در آن ها به نفع کاندیدای غیر مورد نظر شورای نگهبان حاصل شده بود.

نکته قابل توجه آن است که در تمام دوران های گذشته با وجود آن که در دیدگاه دخالت جویانه ی شورای نگهبان استفاده از هر وسیله ای برای دستیابی به مصلحت مورد نظر آقایان مجاز بود، اما جز در موارد استثنایی که برخی از استانداران خاص حاضر به انجام عملیات نامتعارف برای تغییر آراء بودند، اما کمتر این احتمال داده می شد که رأی هایی به غیر از آن چه در روز انتخابات به صندوق ها ریخته شده در آن ها وارد شود یا هر نوع تغییر دیگری در محتویات صندوق ها داده شود. همچنین در مراحل انتقال نتایج حوزه ها و جمع بندی آمار صندوق ها به سختی می شد این احتمال را در نظر گرفت که عدد ها جا به جا شوند و یا مطابق میل کسی دستکاری شوند.

اما اکنون و از زمان روی کار آمدن دولت نهم وضع کاملاً متفاوت است. در این دور، دبیر شورای نگهبان و رئیس هیأت نظارت یعنی آقای جنتی به شدت شیفته و علاقه مند آقای احمدی نژاد و مشی دولت اوست. آقای الهام، سخنگوی دولت و دست راست آقای احمدی نژاد نیز عضو حقوقدان و متنفذ شورای نگهبان است. در میان سایر اعضای شورای نگهبان نیز جز همراهی و همسویی با جریان حاکم بر دولت چیز دیگری دیده نشده است. حال در چنین وضعی آقای حداد عادل یا آقای کدخدایی که از ما دلیل می خواهند که شما از کجا می گویید نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم مخدوش است! موضوع دقیقا از زاویه معکوس قابل طرح است. ما از این آقایان سؤال می کنیم که آیا غیر از این که از اساس از ما بخواهند به جریان حاکم بر انتخابات اعتماد کنیم، چه دلیلی می توانند بیاورند که محتویات صندوق ها از سوی کسانی که بر آن ها کنترل دارند تغییر نکرده باشد؛ و یا اعداد و ارقام وارد شده به سایت ها و بانک اطلاعاتی مربوطه تماماً مطابق وافع باشد؟ چرا در حالی که تمام مجریان و ناظران از یک جریان سیاسی هستند و تجربه نشان می دهد که آن ها برای پیشبرد هدف سیاسی شان از دریده شدن هر پرده ای ابا ندارند، ما باید فرض را بر این بگذاریم که نتایج بدون خدشه اند؟ کدام ناظر بی طرفی در میان آقایان که تماماً با هم خویشاوند سیاسی هستند حضور داشته که در مقابل چشمان او از دخالت در نتیجه خودداری کرده باشند؟

شاید مدعی شوند که نمایندگان کاندیداها بر سر همه صندوق ها و در مراحل تجمیع آراء حضور داشته اند. این دوستان خودشان می دانند که این فریب یک شوخی بیش نیست. صدا وسیما و آقای حداد عادل مدعی اند تمام صورت جلسه های شمارش آراء به امضای نمایندگان کاندیداها رسیده است. این ادعا دروغی بیش نیست. وزارت کشور اگر راست می گوید باید برای هر 50 هزار صندوق یا هر تعدادی از آنها که مورد درخواست کاندیدا ها قرار گیرد صورت جلسه مورد ادعا را ارائه دهد. آقایان فراموش کرده اند که از ابتدا که بحث تشکیل کمیته صیانت از آراء توسط کاندیداها مطرح شد چقدر اوقاتشان تلخ شد و به قبایشان برخورد اما حالا که با احساس عدم اعتماد عمومی به تشکیلات برگزار کننده و ناظر انتخابات مواجه شده اند به حضور ناظران کاندیداها بر سر صندوق ها استناد می کنند! لازم است یادآور شویم پس از مخالفتهای زیاد وزارت کشور، کاندیداها تلاش کردند با استناد به قانون برای نظارت بر صندوق ها نماینده بفرستند. اما در هر حوزه ی انتخابیه بارها لیست ارسالی از سوی کمیته صیانت از آراء کاندیداها توسط دستگاه اجرایی رد شد و اجازه ندادند افراد قاطع و صاحب تجربه در امر انتخابات به عنوان ناظران کاندیداها بر سر صندوق ها باشند.

متأسفانه دوستان خودمان نیز در این امر مماشات و مسامحه کردند و با این تصور که در صورت برتری قاطع آراء از سوی کاندیداهای اصلاح طلبان تقلبی صورت نخواهد گر فت کوتاه آمدند. کارشکنی وزارت کشور برای حضور ناظران کاندیداها به اینجا ختم نشد و تا روز رأی گیری ادامه داشت به طوری که در آن روز در عمده صندوق ها انتخابات تنها در دایره خویشاوندی وزارت کشور و شورای نگهبان به انجام رسید و نماینده کاندیداها حضور نداشتند. در آن جا هم که حضور داشتند بسیاری از آنها موقع شمارش از جلسه بیرون رانده شدند. نهایتاً امروز حوزه های اندکی را می توان یافت که نامزدهای اصلاح طلب امکان داشتن اطلاعات از تمامی مراحل رأی گیری و نتایج حاصله را به طور مستقیم در دست داشته باشند. حاصل کار آن می شود که اگر اصلاح طلبان بر فرض روی برخی صندوق ها دست بگذارند وزارت کشور قادر است اسناد مثبته ای را فراهم آورد که جلوی ادعاها را بگیرد. در واقع مجریان انتخابات آن قدر صندوق نظارت نشده از سراسر کشور در اختیار دارند که هر وقت ادعا شود بتوانند صندوق هایی مملو از آرایی به اسم احمدی نژاد ارائه کنند. تمام این صندوق ها نیز در فرصتی مبسوط در اختیار وزارت کشور بوده و هر کار می خواسته تا امروز با آن ها کرده است و در آینده هم می تواند بکند. علاوه بر این ها، صندوق ها هیچ علامت حک شده ای ندارند و هویت هر کدام از آن ها با کاغذی که روی آنها چسبانده شده بود مشخص می شود. بنابراین شما بفرمایید کدام کار را نمی شود کرد؟!

و اما یک حکایت جالب. کمیته صیانت از آراء کاندیداهای اصلاح طلب برنامه ریزی کرده بود که ناظرانش بر سر صندوقها از طریق پیام کوتاه تلفنی و به کمک یک سامانه ی رایانه ای اطلاعات خود را به مرکز بفرستند. شب انتخابات سیستم پیام کوتاه از کار انداخته شد و در عمل این امکان ارتباطی کارامد از آنها گرفته شد. به این ترتیب هر ناظر خودش بوده و خودش و هر اتفاقی که می افتاد تنها با صوابدید خودش باید با آن مواجه می شد. به این ترتیب کمیته صیانت در عمل هفتاد درصد امکان نظارتی خود را از دست داد. بالاخره دوستان تصمیم گرفتند همان شب یک محل در تهران را با تعدادی تلفن ثابت تجهیز کنند و با به کار گیری تعدادی نیروی جوان با ناظران سراسر کشور ارتباط بگیرند. این کار با وجود دشواری های زیاد انجام شد. اما حوالی ده شب جمعه 22 خرداد، یعنی شامگاه رأی گیری که حساس ترین زمان کار بود کلیه خطوط تلفنی آن مرکز از کار افتاد و عملاً کمیته صیانت از آراء فلج شد. این در حالی بود که از یکی دو ساعت قبل از آن با تماس های تلفنی مجعول به اسم ناظران کمیته صیانت اطلاعات غلطی به این مرکز داده شده بود که بعداً کشف شد عامل آن ها کسان دیگری بودند. سرانجام در ساعات پایانی شامگاه 22خرداد که آثار حرکت کودتایی کاملاً بر ملا شده بود نیروهای کمیته صیانت مرکز را رها کرده و به ستادها رفتند.

سوال این جاست که این همه کارشکنی در مسیر کار کمیته صیانت از آراء کاندیداهای اصلاح طلب از روز نخست تا هنگام شمارش آراء به چه منظوری صورت گرفته است؟ آیا غیر از آن است که مجریان و ناظران خویشاوند سیاسی آنها نمی خواستند در جمعشان نامحرم حضور داشته باشد و می خواستند اصلاح طلبان را از امکان جمع آوری اطلاعات تفصیلی از صندوق ها محروم کنند تا امروز به ما بگویند مدرک بدهید که در کدام صندوق تخلف رخ داده تا ما دوباره بشماریم.

امروز وقتی قطعات پازل انتخابات را کنار هم می گذاریم مشاهده می کنیم که همه چیز از ابتدا طوری برنامه ریزی شده بود که نتیجه مد نظر یک طایفه خاص سیاسی رقم بخورد و دولت احمدی نژاد به هر قیمت که شده چهار سال دیگر هم تداوم یابد. تنها چیزی که در محاسبات آقایان درست پیش بینی نشده بود آن بود که میزان مشارکت مردم در انتخابات و رای آن ها به میر حسین موسوی آن چنان بالا باشد که ادعای برتری احمدی نژاد با صد من سریش هم نچسبد و در عمل مردم بر مبنای حس شهودی خویش و مشاهداتی که هر کدام از پیش از رأی گیری در محله و شهر و دیار خویش داشتند و آن چه در جریان رأی گیری شاهد بودند زیر بار ادعای ارائه شده از سوی وزارت کشور نروند و این فضای اعتراضی گسترده در سراسر کشور رقم زده شود.

خلاصه کنم. من در این تحلیل، نتایج ادعا شده ی انتخابات و بطلان ادعای برتری رأی احمدی نژاد را تنها از یک زاویه مورد تحلیل قرار دادم و آن این که این انتخابات توسط دولتی برگزار شده که خود منافع گسترده در انتخابات دارد و تجربه نشان داده که وقتی پای منافع حیاتی اش مطرح باشد از هیچ کاری رویگردان نیست. و نیز این انتخابات توسط شورای نگهبانی نظارت شده که به شدت با دولت درهم تنیده است و با آن علایق و منافع مشترک دارد . و سرانجام در طی انتخابات با انواع شیوه های مختلف مجریان انتخابات از امکان نظارت ناظران مستقل و نمایندگان کاندیداها بر کار انتخابات ممانعت به عمل آوردند. نتیجه این همه می شود دولت احمدی نژاد!

شكايت وكيل اسلامگرایان مصر عليه احمدى نژاد به دادستانی این کشور

منبع خبر سایت العربیه فارسی است

ممدوح اسماعيل وكيل مدافع گروههاى اسلامى مصر در روز چهارشنبه 1/7/2009 به دليل "عدم مشروعيت محمود احمدى نژاد در اعلام پيروزى و اهانت به صحابه ى پيامبر در جريان مبارزات انتخاباتى اش به دادستانى كل مصر شكايت برد.

اين وكيل مشهور مصرى در دادخواست خود از مقامات قضايى كشورش خواسته است كه مانع ورود احمدى نژاد به خاك مصر شوند. طبق برنامه ى قبلى قرار بود در نيمه ى ژوئيه ى جارى احمدى نژاد در كنفرانس سران كشورهاى غير متعهد در شهر ساحلى شرم الشيخ مصر حضور يابد.

ممدوح اسماعيل در مدارك خويش يك سى دى را به دادستانى داده است كه احمدى نژاد را در حين سخنرانى تلويزيونى عليه صحابه ى پيامبر (ص) نشان مى دهد. احمدى نژاد در اين سخنرانى در انتقاد از ميرحسين موسوى و كروبى، به طلحه بن عبيدالله و زبير بن العوام اشاره مى كند و اين دو صحابه ى پيامبر (ص) را متهم به ارتداد مى نمايد.

وكيل مدافع گروههاى اسلامى مصر در ادله ى خود تأكيد مى كند كه "احمدى نژاد براساس شواهد و قرائن در انتخابات تقلب كرده و پيروزى اش محرز نيست."

گفتنى است كه مطبوعات مصر پيش از اين نيز خبر از آن داده بودند كه حسنى مبارك به استقبال احمدى نژاد نخواهد رفت. بنابه تشريفات رسمى متداول يك رئيس جمهور مى تواند معاون خود را براى استقبال از سران ساير كشورها بفرستد.

مصر در اين دوره، رياست كنفرانس سران كشورهاى غير متعهد را از كوبا تحويل مى گيرد و پس از آن قرار است به ايران تحويل دهد. در اين رابطه رسم بر اين است كه هماهنگى هايى بين كشور تحويل دهنده ى يك نهاد بين المللى و كشور تحويل گيرنده ى آن صورت گيرد.

طبق دادخواست شماره 12173 كه نسخه اى از آن به "العربيه.نت" رسيده است، احمدى نژاد در تاريخ 10/6/2009 در مصاحبه با شبكه ى سوم تلويزيون دولتى ايران (تنها نهاد رسانه اى موجود در اين كشور) دو صحابه ى مذكور را متهم به آن كرد كه نقض عهد كرده اند و با نافرمانى از ولى مسلمين اعمال صالح قبلى خود را از بين بردند. او همچنين به معاويه بن ابى سفيان كه يكى ديگر از صحابه ها بود توهين كرد.

وكيل مدافع گروههاى اسلامى مصر در دادخواست خود آورده است كه همه ى اهل سنت اين اعتقاد را دارند كه طلحه بن عبيدالله و زبير بن العوام از جمله 10 تن افرادى هستند كه توسط پيامبر (ص) به بهشت بشارت داده شده اند.

ممدوح اسماعيل ضمن تأكيد بر اينكه "احمدى نژاد از اين كار خود توبه نكرده است"، خواهان آن شد كه "اين شخص دستگير يا ممنوع الورود گردد". اين وكيل مى افزايد: "از آنجا كه با ادله ى بسيار، شخص مذكور با خودسرى و تقلب خود را تحميل كرده است، نمى تواند به عنوان يك رئيس دولت از تشريفات و مصونيتهاى سياسى بين المللى برخوردار گردد

برای چندمین بار در ماه گذشته نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد در چاپخانه اعتمادملی حاضر شدند درخواست مکرر انها برای حذف مطالب و تغییر صفحات روزنامه

منبع خبر سایت حزب اعتماد ملی است

سحام نیوز : برای دومین شب پیاپی نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد با حضور در چاپحانه روزنانه اعتمادملی خواستار تغییر صفحات روزنامه شدند . به گزارش سحام نیوز نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد ساعتی پیش با حضور در چاپخانه روزنامه اعتمادملی خواستار حذف مصاحبه مدیرمسول روزنامه اعتمادملی درباره علل عدم انتشار روزنامه در روز چهارشنبه و مطلب عطاالله مهاجرانی که تحلیلی درباره انتخابات دهم بود شدند . انها اعلام کردند که این مطالب باید حذف گردد و مطالب دیگری جایگزین انها شود . در این راستا مدیر مسول روزنامه اعتمادملی به نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد اعلام کرد که به مانند همیشه انها می توانند هر گونه مطلبی که در صفحات مورد تاییدشان هست به جای مطالبی که خواستار حذف ان هستند قرار دهند . گفتنی است این اقدام نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد که طی ماه گذشته به صورت مکرر تکرار شده است موجب تاخیر در چاپ روزنامه و ارسال ان به استان ها می گردد .

'آزادی سه کارمند ايرانی ديگر سفارت بريتانيا'

منبع خبر سایت بی بی سی فارسی است


تلويزيون انگليسی زبان پرس تی وی، وابسته به دولت ايران گزارش داده است که سه تن ديگر از کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا که در بازداشت به سر می بردند، آزاد شده اند.

در پی ناآرامی ها در ايران و اعتراضات به نتايج دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، نه تن از کارمندان ايرانی سفارت بريتانيا در تهران به اتهام دست داشتن در اين ناآرامی بازداشت شده بودند که پنج نفر آنها چند روز پیش آزاد شدند.

وزارت خارجه بریتانیا در پی انتشار خبر آزادی این "سه نفر" گفت که آزادی دو نفر را تایید کرده است و در تلاش است آزادی نفر سوم را تایید کند.

خبر آزادی کارمندان سفارت بریتانیا درحال منتشر می شود که دولت های اتحادیه اروپا گفتند درحال بررسی خارج کردن سفرای خود از ایران به طور موقتی در حرکتی اعتراض آمیز هستند.

جاناتان مارکوس خبرنگار دیپلماتیک بی بی سی می گوید که اقدام دولت ایران در آزاد کردن شماری دیگر از اعضای سفارت بریتانیا تا حدودی صدمات وارده به روابط ایران و اتحادیه اروپا را جبران خواهد کرد.

اما به گفته وی سوالات زیادی در این باره که غرب چگونه باید پس از ناآرامی های پس از انتخابات ایران که حداقل 20 کشته به جا گذاشته است با ایران برخورد کند.

غلامحسين محسنی اژه ای، وزير اطلاعات ايران در باره علت بازداشت نه کارمند ايرانی سفارت بريتانيا در تهران گفته بود که سفارت بریتانیا از جمله "تحت پوشش نیروهای محلی، افرادی را در بین اغتشاشگران می فرستاد و مطالب مورد نظر خود را هم به آنها و هم به جامعه القا می کرد."

وی تاکيد کرده بود که کارمندان بازداشت شده این سفارتخانه در محل برگزاری تظاهرات اعتراضی مشاهده شده اند.

بازداشت کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا اعتراض شدید دولت این کشور و هشدار کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای آزادی فوری آنان و رعایت مقررات دیپلماتیک را به همراه داشت.

در واکنش به اين موضع گيری، حسن قشقاوی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، بازداشت شدگان را "به اقدامات خلاف قانون و مقررات" متهم کرد و گفت طبیعی است که طبق مقررات با آنان رفتار شود.

مقام های جمهوری اسلامی پس از متهم کردن بريتانيا به دست داشتن در ناآرامی های پس از انتخابات رياست جمهوری، دو ديپلمات اين کشور را از ايران اخراج کردند. بريتانيا نيز در پاسخ به اين اقدام، دو ديپلمات ايرانی را از اين کشور اخراج کرد.

همزمان، رئيس ستاد کل نيروهای مسلح ايران روز چهارشنبه نه تنها بريتانيا، بلکه اتحاديه اروپا را به دخالت در آنچه آن را اغتشاش خواند، متهم کرد و گفت تا زمانی که اتحاديه اروپا عذرخواهی نکند، حق ندارد در هيچ يک از مذاکرات برنامه های هسته ای ايران شرکت کند.

اين درحالی است که خاوير سولانا، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا اخيرا اظهار اميدواری کرده بود که مذاکرات هسته ای با ايران به زودی از سر گرفته شود.

فردريک راينفلت، نخست وزير سوئد که کشورش رياست دوره ای اتحاديه اروپا را بر عهده دارد، در واکنش به موضع گيری های ايران اظهار اميدواری کرده بود که ايران در مناسبات خود با اتحاديه اروپا به جای گزينه مقابله، گزينه درستی را انتخاب کند.

با بازداشت عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت تعداد بازداشتی های این حزب به 19 نفر رسید


منبع خبر سایت نوروز است
عباس کوشا عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت شب گذشته مجددا بازداشت شد

به گزارش خبرنگار نوروز وی هفته گذشته نیز در هنگام مراجعه به منزل در قم بازداشت شده بود که پس از چند روز آزاد گردید، اما مجددا شب گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است

با این حساب تعداد اعضای بازداشت شده جبهه مشارکت که تاکنون نوروز توانسته است نسبت به بازداشت آنان اطمینان حاصل کند به 19 تن رسیده است که حاکی از بیشترین برخورد مقامات امنیتی با اعضای این حزب در حوادث پس از انتخابات دارد.

لازم به ذکر است که دفتر جبهه مشارکت ایران اسلامی در اولین روز پس از انتخابات ریاست جمهوری توسط نیروی های امنیتی پلمپ گردیده و بسیاری از اعضای اصلی این حزب یا دستگیر شده اند و یا در حال حاضر مخفی هستند.

همچنین خبرها حاکی از آن است که سعیده کردی نژاد و زویا حسنی نیز که از اعضای جبهه مشارکت و ستاد 88 کل کشور هستند بازداشت شده اند.

اسامی بازداشت شدگان حوادث اخیر عبارتند از:

1- دکتر محسن میردامادی


دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم تهران و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم


2- دکتر عبدالله رمضان زاده


قائم مقام دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی، سخنگوی دولت دوم سیدمحمد خاتمی


3- دکتر سیدمصطفی تاج زاده


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت خاتمی


4- دکتر سعید حجاریان


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، منتخب مردم تهران در شورای شهر اول و مشاور ارشد سیدمحمد خاتمی


5- مهندس محسن صفایی فراهانی


عضو شورای مرکزی و رئیس هیات اجرایی جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم تهران در مجلس ششم و رییس اسبق فدراسیون فوتبال


6- دکتر محسن امین زاده


عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی، معاون وزیر امور خارجه در دولت سیدمحمد خاتمی


7- دکتر علی تاجرنیا


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، نماینده مردم مشهد در مجلس ششم


8- دکتر سعید شیرکوند


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، معاون وزیر اقتصاد در دولت سیدمحمد خاتمی


9- مهندس شهاب الدین طباطبایی


عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی، رئیس ستاد 88 کل کشور


10- دکتر علی اصغر خدایاری


عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و استاد دانشگاه


11- دکتر غلامرضا ظریفیان


معاون وزیر علوم در دولت سیدمحمد خاتمی


12- عباس کوشا


عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت ایران اسلامی


13- محود(امید) محدث


14- سعید نورمحمدی


15- حمزه غالبی


16- روح الله شهسوار


17- رضا همایی


18- سعیده کردی نژاد


19- زویا حسنی


اسامی دیگر بازداشت شدگان سیاسی و مطبوعاتی



مهندس بهزاد نبوی، محمد جواد امام (از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی)، محمد عطریانفر، هدایت الله آقایی و جهان بخش خانجاني(از حزب کارگزاران سازندگی)، محمدعلی ابطحی(عضو مجمع روحانیون مبارز)، عبدالفتاح سلطانی(عضو کانون مدافعان حقوق بشر)، محمدرضا جلایی پور(سخنگوی کمپین موج سوم حمایت از خاتمی و موسوی)، احمد زیدآبادی و عبدالله مومنی( سازمان دانش آموختگان دفتر تحکیم)، سعید لیلاز(روزنامه نگار)، سمیه توحیدلو(فعال جامعه مجازی)، محمد قوچانی(سردبیر روزنامه اعتماد ملی)، محمد توسلی، عماد بهاور، محسن حکیمی و علوی(نهضت آزادی ایران)، ژیلا بنی یعقوب(روزنامه نگار)، بهمن احمدی امویی(روزنامه نگار)، کیوان صمیمی(روزنامه نگار)، عبدالرضا تاجیک(روزنامه نگار)، مهسا امرآبادی(روزنامه نگار)، بهرام کاردان، مصطفی قاجار،صادق نوروزي ،مجيد نيري ، سعید الله بهداشتی، کامبیز نوروزی (دبیرکمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران)، سعیده کردی نژاد(عضو ستاد 88)، زویا حسنی (عضو ستاد 88)


این لیست به صورت روزانه اصلاح می شود.

کشف چهار صندوق رای ریاست جمهوری در جریان بازدید استاندار و امام جمعه شیراز!

منبع خبر سایت نوروز است

دست کم چهار صندوق رای در کتابخانه مرکزی شیراز کشف شد.امروز چهارشنبه 10 تیر، در جریان بازدید«محمدرضا رضازاده،استاندار فارس و آیه الله ایمانی،امام جمعه شیراز» و خبرنگاران روزنامه های محلی شیراز از عملیات احداث ساختمان کتابخانه مرکزی شیراز،چهار صندوق رای در ساختمان نیمه کاره کتابخانه کشف شد.

استاندار فارس پس از مواجه شدن خبرنگاران با این صندوق ها از آن ها خواست که به این موضوع در رسانه ها اشاره ای نکنند.او این صندوق ها را جزو «اسناد ملی» اعلام کرد.

ساختمان نیمه کاره کتابخانه مرکزی شیراز که شعبه ای از کتابخانه ملی است در نزدیکی تالار حافظ شیراز(چهار راه حافظیه)قرار دارد.

صندوق های رای در حالی کشف شده اند که بنا بر قوانین انتخابات،پس از پایان شمارش آرا، صندوق ها باید به تهران فرستاده شده باشند.


ارگان رسمی فراکسیون خط امام(ره)مجلس فیلتر شد


منبع خبر سایت تازه فیلتر شده پارلمان نیوز است

پارلمان نیوز:از نیمه شب گذشته پارلمان‌نیوز، ارگان رسمی فراکسیون خط امام(ره)مجلس فیلتر شد. به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، این پایگاه خبری که از معدود سایت‌های خبری فیلتر نشده بعد از انتخابات22 خرداد بود تلاش می‌کرد با رعایت قوانین و ضوابط اخبار مرتبط با اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های اصلاح‌طلب را پوشش دهد. به نظر می‌رسد همین رویه موجب شده که مسئولان تصمیم به فیلتر کردن این سایت بگیرند. رایزنی‌ها برای رفع فیلترینگ «پارلمان‌نیوز» از سوی نمایندگان مجلس آغاز شده است.

محمد خاتمی: با توجه به آنچه انجام گرفت و یک طرفه اعلام شد اید بگوییم کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته است

منبع خبر وب سایت محمد خاتمی است
اعتراض مردم سرکوب شده، کسانی که باید مدافع حقوق مردم باشند آن ها را تحقیر می کنند و در فضایی تبلیغاتی که مدام از آن سم به جامعه تزریق می شود حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می شود و چهره هایی که همگی سابقه ای روشن دارند هدف پروژه نخ نمای تواب سازی و گرفتن اعترافات بی اساس و نمایشهای تلویزیونی قرار می گیرند و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام زده می شود؟!
سید محمد خاتمی در دیدار با خانواده های دستگیر شدگان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: علاقمند بودم امروز می توانستم همه خانواده هایی که در سراسر کشور عزیزانشان در بند هستند و هیچ فریادرسی ندارند را از نزدیک در یک جمع ببینم و ضمن تشکر از نجابت و صبوری آنها و تلاشهای عزیزانشان که به طور قطع در جهت آرمانهای انقلاب و ارزش های تحریف نشده نظام بوده به یکایک آنها عرض ادب و احترام کنم و مراتب همدلی خود را با آنها ابزار کنم. همانطور که وظیفه داشتم با خانواده هایی که عزیزانشان در جریان اعتراضات آرام مردمی بی رحمانه به شهادت رسیدند و حتی از برگزاری مجلس بزرگداشت هم محروم شدند دیدار کنم و حضورا تسلیت بگویم. تعداد این عزیزان کم نیست، این را آمارهای رسمی و غیررسمی می گویند.
نظام جمهوری اسلامی باید حتی نسبت به ریختن یک قطره خون هم حساس باشد و با دوراندیشی و احساس مسؤولیت به مسأله رسیدگی کند، نه اینکه با ایجاد فضای تبلیغاتی مسموم حرکت آرام و هوشمندانه مردم را اغتشاشی که توسط چند نفر از بیرون نظام هدایت می شود بخواند. این توهین به شعور و بلوغ سیاسی مردمی است که با رأی خود برای تغییر ساز و کارهای غلط به عرصه آمدند، نه برای تغییر نظام و اعتراضشان هم به این بود که سرنوشت رأیشان چه شده است؟
تلاش ما در تمام این مدت دعوت مردم به حضور در صحنه انتخابات بود و احساسمان این بود که ما هم جزئی از نظامیم؛ البته با تعریفی که از نظام داشتیم و هنوز هم اعتقاد داریم هر خودسری نباید به نام نظام انجام شود.
تعریف ما از نظام جمهوری اسلامی نظامی است که مردم در آن محور و مدارند و بزرگترین سرمایه آن اعتماد مردم است و وظیفه خطیر حاکمیت صیانت از آراء‌ مردم است.
در سفرهای مختلفی که در جریان انتخابات داشتم مردم از من می پرسیدند تضمین شما برای صیانت از آراء ما چیست؟
بخش قابل توجهی از مردم به دعوت ما به صحنه آمدند اما با این نتیجه و این برخوردها مطمئن باشید دیگر نه ما می توانیم با اطمینان کسی را به حضور در صحنه دعوت کنیم و نه دیگر کسی حرف ما را خواهد پذیرفت.
اگرچه من هم مانند شما نگران عزیزانی که دستگیر شده اند هستم و از مرگ تعداد زیادی از هموطنانمان داغدار، اما نگرانی اصلی همه ما از میان رفتن اعتماد مردم به عنوان بزرگترین پشتوانه و سرمایه نظام است.
پیشنهاد مشخص ما برای برون رفت از این وضعیت تشکیل یک هیأت کاملا بی طرف برای بررسی تمامی جوانب این انتخابات بود تا پس از بررسی دقیق و موشکافانه اگر به تخلفی پی برد نظام با شجاعت به آن اعتراف کند و اگر مسأله ای در میان نبود با استدلال منطقی اذهان مردم اقناع شود.
فلسفه انتخابات با همه هزینه هایش این است که نماینده مردم بر مسند امور گماشته شود، اما زمانی که ذهن جامعه از نتایج انتخابات اقناع نشده است فلسفه اصلی انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و نظام شکست خواهد خورد.
متأسفم از اینکه اعلام کنم جرم شما و عزیزانتان این است که در ایران ماندید و برای تقویت نظام و تأمین حقوق مسلم مردم تلاش کردید و اینک باید مورد بی مهری و کم لطفی قرار گیرید.
کسانی که لب به اعتراض گشودند دلسوز ایران بودند، دلسوز نظام بودند. خیرخواهان هم متفق بودند که برای داوری درباره انتخابات به مرجعی که بی طرف نیست اکتفا نکنید.
تشکلهای رسمی و ریشه دار انقلاب از وزارت کشور برای برگزاری تجمعی قانونی در اعتراض به نتایج انتخابات درخواست مجوز کردند. اما عدم صدور مجوز از یک سو و بستن تمام راههای ارتباطی خیرخواهان و بزرگان با مردم باعث شد آن حضور میلیونی که از حیث جمعیت از بزرگترین راهپیمایی های انقلاب چیزی کم نداشت اتفاق بیافتد، در کمال آرامش، بدون شعار و تنها با این پیام که سرنوشت رأی ما چه شد؟
و پاسخ حکومت به این حرکت بزرگ مردمی چه بود؟! ریختن خون مردم، امنیتی کردن فضای جامعه و اتهام زنی به خیرخواهان نظام.
واقعا جای تعجب دارد که موسوی عزیز که از سرمایه های نظام است و در ایمان و تدین و پایبندی او به راه امام شکی نیست، امروز با ایجاد فضایی کاملا یک طرفه و با بستن تمامی راههای قانونی ارتباطی بر روی جامعه و در فضای تبلیغاتی مسموم صدا و سیما و روزنامه های دولتی که از طریق آن ها فقط سم در جامعه پراکنده می شود با انواع اتهامات بی اساس آماج حمله قرار گرفته است! مگر ایران چند نفر مانند مهندس موسوی و آقای کروبی دارد؟
امکانات مخابراتی، اینترنت و مطبوعات را به شدت محدود کرده اند و در فضایی کاملا بسته و امنیتی که هر روز دهها نفر در کمال بی خبری دستگیر می شوند رسانه به اصطلاح ملی بارها و بارها صحنه های خاصی را نشان می دهد تا از آن برای تحریک احساسات بخشی از جامعه بهره برداری کند و آنگاه انگشت اتهام را به سوی مردم نشانه می گیرند که چرا برای دریافت اخبار و اطلاعات به منابع دیگر رجوع کرده اند!
میلیون ها نفر از مردمی که صدا و سیما مرتب از حماسه آنان دم می زند به نشانه اعتراض و در حالی که تمام راههای قانونی به روی آنها بسته شده به صحنه آمده اند، دهها نفر کشته شده اند و صدها نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند! کجاست صدا و سیما که این ها را به جامعه نشان دهد؟ مسلم است که در این فضا افراد معدودی هم سوء استفاده خواهند کرد، اما نه زن و مرد و پیر و جوانی که برای نشان دادن اعتراض خود با سکوت به خیابان آمده اند.
من با تمام احترام و علاقه ای که به آیت الله شاهرودی دارم به صراحت می گویم آنچه امروز شاهد آن هستیم خلاف بند بند بخشنامه ای است که خود شما تحت عنوان حقوق شهروندی صادر کردید و مجلس ششم آن را به عنوان قانون تصویب کرد. وظیفه قانونی و شرعی شما بود که به عنوان رئیس قوه قضائیه از ابتدای بروز این حوادث با جدیت اعمال مسؤولیت می کردید و در مورد نحوه بازداشتها، اختیار وکیل، شرایط زندانیان و بازجوییها قانون شکنان خشونت گرا را موظف به رعایت قانون و شرع می فرمودید. اگرچه تشکیل هیأتی برای رسیدگی به این موضوع پس از یک هفته جای امیدواری است ولی اعمال مسؤولیت شما یعنی آزادی این جمع کثیر، رسیدگی به تمام افتراهایی که به شخصیتها و سرمایه های نظام زده شده،‌ توهین هایی که به مردم شده.
من هرگز چه در زمان مسؤولیتم و چه حالا از عمل مجرمانه دفاع نکرده ام، ولی شما مسؤولید به حکم وظیفه پیگیری کنید تا این نگرانی رفع شود.
مگر هرکس می تواند به هر صورت خواست مردم را بازداشت کند، بعد آنها را بازجویی کند و بدون اینکه کسی اطلاع از نحوه برخوردها و فشارهای وارده به آنها داشته باشد تواب سازی و اعتراف گیری کند و پیش از اینکه در دادگاهی صالح این اعترافات بی اساس و بی ارزش به قضاوت گذاشته شود آنها را در سطح جامعه منتشر کند و دستگاه قضایی اظهار بی اطلاعی کند؟!
اگر اینچنین است تکلیف بر همه ما روشن است.
اگر معتقدید جرمی واقع شده مکلفید به صراحت قانون متهم را با رعایت تمام حقوق شهروندی و با ارائه حکم قضایی که دال بر طرح شکایت حقیقی یا حقوقی از وی باشد بازداشت کنید، به او حق انتخاب وکیل بدهید، و آنچه قانون اساسی به عنوان حقوق یک شهروند برشمرده برای او فراهم آورید و در دادگاهی صالح به جرمی که ادعا شده رسیدگی کنید، نه اینکه به این شکل فله ای علاقمندان به نظام و ایران توسط عده ای که هیچ کس مسؤولیت کارشان را به عهده نمی گیرد دستگیر شده، تحت فشار قرار گیرند و دستگاه قضایی و اطلاعاتی کشور رسما اظهار بی اطلاعی کند؟
دلسوزان نظام از هر دو جناح در مورد نتایج اعلام شده انتخابات یک صدا گفتند اعتراض مردم باید مورد توجه قرار گیرد و با اکتفا به قضاوت مرجعی که بی طرفی اش با جانبداری چند تن از اعضاء سرشناس آن از یک طرف این ماجرا به کلی زیر سؤال رفته جامعه اقناع نخواهد شد و نشد و مرحمی بر این زخم نخواهد گذاشت و نگذاشت.
حالا همه از فضای آرام سخن می گویند.
فضا چگونه باید آرام شود؟ با ادامه این دستگیریها، با امنیتی کردن بیشتر فضا؟! آشتی ملی به این ترتیب؟!
واقعیت این است که جامعه از نتیجه ای که اعلام شده اقناع نشده است.
اگر خواهان آرامش در جامعه ایم، باید مسببین این خشونتها و دستگیریهای غیرقانونی به سرعت شناسایی و به مردم و مراجع قضایی معرفی شوند و این فضای زشت امنیتی برداشته شود.
بعد در آرامش همه چیز را بسنجیم و ببینیم که چه کسانی شرایط برد برد را برای نظام به باخت باخت تبدیل کردند.
در فضایی که خشونت حاکم شد عقل رخت بر می بندد و مسبب تمام این خساراتی که متوجه ایران و جمهوری اسلامی شد بانیان این خشونت هستند.
آنانکه اعتراض مردم را سرکوب می کنند بزرگترین پشتوانه نظام را از بین برده، فرصت را برای سوء استفاده بیگانگان و مغرضان فراهم می کنند، نه کسانی که مردم را به صحنه فراخوانده و خواهان رسیدگی به اعتراض مردم در فضایی بی طرف و مورد اعتماد جامعه هستند.
کسانی که باید مدافع حقوق مردم باشند آن ها را تحقیر می کنند و با به کار بردن الفاظی سخیف و عجیب احساسات بخشی از جامعه را تحریک کرده اند و بزرگترین تهمت ها و اهانت ها را به چهره هایی که هر یک سرمایه نظام هستند روا داشته اند مجرم اند، نه عزیزان شما که جرمشان دفاع از حق مردم برای تعیین سرنوشت خود بوده و از آراء مردم دفاع کرده اند.
در فضایی تبلیغاتی که مدام از آن سم به جامعه تزریق می شود حرکت مترقی و آرام مردم به اغتشاش و انقلاب رنگی با منشاء بیگانه تعبیر می شود و چهره هایی که همگی سابقه ای روشن دارند، با اعمال روشهای غیرقانونی و غیرشرعی دستگیر می شوند و هدف پروژه نخ نمای تواب سازی و گرفتن اعترافات بی اساس و نمایشهای تلویزیونی قرار می گیرند و شاهد رفتارهای زشتی هستیم که سالها پیش ریشه آن لااقل در وزارت اطلاعات کنده شد و آنگاه دم از آشتی ملی و فضای آرام می زنیم؟!
این حرفهای بی اساس یعنی چه؟ براندازی و انقلاب رنگی یعنی چه؟
اگر این فضای مسموم تبلیغاتی و امنیتی ادامه پیدا کند، با توجه به آنچه انجام گرفت و یک طرفه اعلام شد باید بگوییم کودتای مخملین علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته.
با وضعی که ایجاد شده اگر اعتماد عمومی به جامعه بازنگردد هیچ کس دیگر دعوتی از سوی خیرخواهان برای حضور در صحنه را نخواهد پذیرفت. حتی اگر فقط ده درصد از جامعه به حاکمیت بی اعتماد شده باشد فاجعه است، در حالی که هر نگاه واقع بینی می بیند که دامنه بی اعتمادی بسیار گسترده تر است.
فضای آرام زمانی ایجاد می شود که اعتماد مردم جلب شود و بدانند بر سر آرائشان چه آمده، ضاربین و قاتلین مردم بی گناه شناسایی و محاکمه شوند و خسارت های مادی و معنوی جبران شود.
همه شما را که مؤمن، معتقد و دلسوز ایران و جمهوری اسلامی هستید به صبر دعوت می کنم.
هیچ کار درستی به نتیجه نمی رسد مگر با صبر و تحمل. به خدا توکل کنید و با تمام توان از مسیرهای قانونی حق مسلم خود را مطالبه نمایید.
مطمئن باشید من هم همانطور که تا به حال اقداماتی کرده ام باز هم از هیچ کوششی فروگذار نخواهم کرد و امیدوارم مجموعه نیروهای نظام با تدبیر و دلسوزی و عقلانیت این اعتمادسازی را جدی بگیرند و امیدوارم آیت الله شاهرودی در ماههای آخر مسؤولیتشان در قوه قضائیه با اعمال مسؤولیت سریع و قاطع زمینه آزادی عزیزانتان و جلوگیری از ادامه این خشونت ها را فراهم آورده و باقیات الصالحاتی برای خود به جای گذارند.
نباید تصور کرد که با سرکوب اعتراضات مردم اقناع می شوند، اعتراضی که سرکوب شود ادامه خواهد یافت اگرچه ممکن است شکل آن تغییر یابد. ابراز نظر و اعتراض حق مردم است و حکومت موظف است آن را پاس دارد.
در آغاز این دیدار خانواده دستگیرشدگان که اکثرا فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و وکلا هستند پس از شرح چگونگی و زمان دستگیری آنها، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت نگهداری عزیزانشان و با اعلام بی خبری کامل از شرایط روحی و جسمی آنها که تنها با یک تماس تلفنی کوتاه حیات خود را اعلام کرده اند خواستار آزادی هرچه سریعتر عزیزانشان شدند که با تلاش و کوشش شبانه روزی و تشویق مردم برای حضور در صحنه انتخابات، حماسه ای بزرگ را در تاریخ آفریدند و اینک در کمال ناباوری به عنوان عوامل بیگانه تحت فشار قرار گرفته اند تا در نمایشهای تبلیغاتی به گناه های ناکرده اعتراف کنند و پاسخ مسؤولان دستگاه قضایی به دادخواهی به حق آنها تنها اظهار بی اطلاعی و بعضا جملاتی است که با نوعی تحقیر شکننده همراه است.
خانواده های فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و وکلای دستگیر شده، ضمن محفوظ دانستن حق اعتراض خود به آنچه امروز شاهد آن هستند، از ایجاد شکافی عمیق میان راه و اندیشه های حضرت امام و مسیری که جمهوری اسلامی در صورت ادامه این روند در آن قرار می گیرد ابراز نگرانی جدی نموده، خواستار ورود خیرخواهان و عقلای جامعه و به ویژه یاران و نزدیکان حضرت امام به صحنه و جلوگیری از بروز انحرافی شدند که می تواند انقلاب و اسلام را با خطرات جدی روبرو کند.

چهارشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۸

گاف «اعترافات»

منبع خبر سا یت پارلمان نیوز است


پارلمان‌نیوز:روزنامه جوان که در روزهای اخیر بدون آنکه هیچ مانعی داشته باشد هرآن‌چه که می‌خواهد در مورد بازداشت‌شدگان می‌نویسد و جملاتی را از آن‌ها نقل می‌کند، با «گاف» بزرگ روز گذشته خود، میزان «صحت» این دست از اخبار ویژه خود را عیان کرد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، روزنامه اعتماد در ستون پیدا و پنهان امروز خود نوشت:«یکی از روزنامه های راستی مدعی شد محمد قوچانی سردبیر روزنامه اعتماد ملی که در بازداشت به سر می برد، اعتراف کرده است برای آموزش براندازی نرم به یک کشور عربی سفر کرده بود. این در حالی است که وی پاسپورت ندارد و تا به حال به هیچ کشوری سفر نکرده است.»


تاریخ انتشار: ١٠ تير ١٣٨٨
ساعت: ٩:٤٩
کد خبر: ١٤٩٢

لحظاتي پيش صادر شد بیانیه شماره 9 مهندس میرحسین موسوی در مورد اعلام تایید نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان

منبع خبر سایت قلم است


قلم - بیانیه شماره 9 مهندس میرحسین موسوی در مورد اعلام تایید نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان لحظاتی پیش صادر شد. به گزارش قلم نیوز متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

هموطنان عزیز

همان‌گونه که انتظار می‌رفت شورای نگهبان، پس از نمایش‌هایی که توجه هیچ‌کس را جلب نکرد، و با چشم بستن بر روی انبوه تقلب‌ها و تخلف‌های صورت گرفته، سرانجام نتایج دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد. جشنواره‌ای که تجدید حیات ملت ما را مژده می‌داد با تقلب و تخلف از عهدهای اسلام و انقلاب با ناگوارترین صحنه‌ها به پایان رسید؛ با حمله به خوابگاه دانشجویان، با خون‌های ریخته شده، جوانان کتک خورده و مورد اهانت قرار گرفته، صدا و سیمای از انظار جامعه افتاده، قلم‌های شکسته، روزنامه‌های بسته، با فضای امنیتی کودتاگونه و بی‌اعتمادی تلخ و گستردة مردم نسبت به نتایج اعلام شده برای انتخابات و دولت ناشی از آن. به زودی گرمای حادثه فرو می‌نشیند و دست‌اندرکاران این ماجرا با صورت‌حساب بلندبالای اشتباهات خود روبرو می‌شوند. آیا آنان از تحمیل آنچه روی داد سود بردند؟

از این پس ما دولتی خواهیم داشت که از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترین شرایط به سر می‌برد و اکثریتی از جامعه، که اینجانب نیز یکی از آنان هستم، مشروعیت سیاسی آن را نمی‌پذیرد. دولتی با پشتوانه‌های ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بی‌تدبیری، قانون‌گریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیم‌گیری و تدوام سیاست‌های ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن می‌رود که بر اثر ضعف‌های بی‌شمار ذاتی و عارضی‌اش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم.

خطر در پیش است. نظامی که به مدت سی‌سال به اعتماد مردم متکی بود نمی‌تواند یک شبه قوای امنیتی را جایگزین این نقطه اتکا کند. این اعتماد لطمات جدی دیده است؛ اگر انکار این واقعیت سودی می‌رساند، ما نیز با منکران آن هم‌صدا می‌شدیم، از بس که خطر عظیم است. اگر آنچه انکارش می‌کنیم واقعا صحت ندارد، چرا به دیگران اجازه اجتماع نمی‌دهیم تا معلوم شود که چقدر اندکند.

باید باز گردیم، هنوز دیر نشده است. هنوز می‌توان اطمینان آسیب دیدة مردم را بازسازی کرد؛ امنیت نظام ما در گرو چنین کاری است. فرزندان انقلاب را از زندان‌ها آزاد کنید. حبس آنان جز تغذیه غریزه فرافکنی در وجود خود شما فایده‌ای ندارد. مردم چگونه می‌توانند به حکومتی اعتماد کنند که دوستان و همکاران و فرزندانش را به صرف توهم در بند می‌کند؟ چیره کردن فضای امنیتی بر جامعه جز صدمه زدن به عواطف ملت نسبت به نظام اثری نمی‌گذارد. مطبوعات آزاد مجاری تنفسی یک جامعه سالمند؛ برای ترمیم اعتماد مردم این مجاری را مسدود نکنید.

باید به اسلام باز گردیم، اسلام ناب محمدی که تحجر را بر نمی‌تابد و تا قیام قیامت برای معضلات جدید بشریت پاسخ‌های بکر و نو دارد. به اسلامی باز گردیم که ما را به امانت و راستی فرا خوانده است.

به صداقت بازگردیم. چگونه از مردم می‌خواهیم ایمان‌های مذهبی‌شان را سرمایه اعتماد به ما قرار دهند در حالی که صراحتا به آنان دروغ گفته می‌شود؟

به خرد بازگردیم. کشوری به عظمت ایران را، با آرمان‌هایی به بزرگی اهداف انقلاب اسلامی و با دشمنانی به آن سرسختی و کینه‌توزی که می‌شناسیم با دور ریختن سی سال تجربه مدیریتی و انکار ضرورت برنامه‌ریزی و تصمیمات خلق‌الساعه فردی اداره نمی‌‌توان کرد.

به قانون بازگردیم؛ به قانون اساسی، این بزرگترین میثاق ملت. به قوانینی که خود وضع کرده‌ایم پایبند بمانیم و آنها را اجرا کنیم. بدون این کار سنگ روی سنگ بند نخواهد ماند.

مردم به حکومتی اعتماد می‌کنند که آنان را محرم بداند. چرا باید مهم‌ترین مسائل مملکت از مردم پنهان باشد؟ محرم دانستن ملت و شفافیت اطلاعات اولین قدم در راه مبارزه با فساد است، حال آن که مردم ما حتی به اندازه خواندن خبرهای چند روزنامه محرم دانسته نمی‌شوند.

به مردم بازگردیم. چرا هر گره سهلی را با دندان‌های امنیتی باز می‌کنیم؟ چرا به کوچکترین بهانه،‌ هرکسی را از دایره خود‌ی‌های‌مان دور می‌کنیم؟ این یکی بیش از اندازه جوان است، آن یکی بیش‌ از اندازه هنرمند است، آن یکی روشنفکر است، این یکی با ما اختلاف سلیقه دارد، آن یکی دانشجوست، این یکی از کار ما ایراد می‌گیرد، آن یکی به گروه ما تعلق ندارد، این یکی قدش بلند است، آن یکی خیلی شیک‌پوش است. آن‌قدر از دور خود می‌رانیم تا این که تنها می‌مانیم. این شیوه انقلاب اسلامی نیست، و شیوه اسلامی نیست که آغوشش را به روی همه باز می‌کند و به صرف شهادت زبانی، انسان‌ها را در دایرۀ خود می‌آورد.

چرا باید پس از یک انتخابات سرنوشت‌ساز در معرض چنین خطراتی باشیم، حال آن که انقلاب و نظام ما در آستانة تحصیل بزرگترین دستاوردها بود؟

مردم!

ما راهی دور و در نگاه نخست غیرقابل عبور را در چند ماه کوتاه پشت سر گذاشته بودیم. ما با هم این فاصله را آمدیم؛ از فضایی که به گرد دروغ و تردید و به غبار رمیدن‌های گروهی، طبقاتی، خانوادگی و بین‌نسلی آلوده شده بود، از دورانی که نطفه نا‌امیدی شروع به رشد کرده بود، زمانی که فاصله مردم از نظامشان روز به روز بیشتر می‌شد، تا با هم مقدمات انتخابات را به جریانی طولانی از یک تجدید حیات ملی تبدیل کنیم؛ فضایی پر از آشتی، شادی، آگاهی و نشاط، عرصه‌ای که در آن دوستداران نامزدها در حالی که خنده از لبانشان رخت بر نمی‌بست می‌توانستند با یکدیگر به بحث درباره آینده بنشینند و آن آزادی فرزانه که انقلاب ما وعده‌اش را داده بود تجربه کنند. فضایی که در آن کسی خود را شهروند درجه دوم و غیرخودی با انقلاب و نظام اسلامی نبیند، و کرد و لر و عرب و بلوچ و ترک و هر قوم دیگر و پیر و جوان و میانسال و هر قشر دیگر و هر صنف دیگر و هر سلیقۀ دیگر که تا چند ماه پیش خود را بیگانة با سرنوشت کشور می‌دید همچون عهد نخست جمهوری اسلامی، خویشتن را از نو در دایره صاحبان انقلاب بیابد.

ما با هم آمدیم تا با تجسس در احوال شخصی مردم مخالفت کنیم و از نفرت‌پراکنی و پرونده‌سازی بیزاری بجوییم. با هم آمدیم تا حاکمیت عقل و عشق را توامان داشته باشیم. همۀ ما به چهرۀ رحمانی اسلام رو کردیم و در این رویکرد میراث تمدنی ایران عزیز و بزرگ را تجدید شده دیدیم، تا آنجا که در مساجد شعار ایران، ایران! را با طنینی که هنوز در تکبیرهای شبانۀ شما شنیده می‌شود سر دادیم و کسی احساس نکرد که ایران جدای از انقلاب و یا جدای از اسلام است، بلکه اسلام و ایران و انقلاب از تحجر و کهنگی و تعصب و خارجی‌گری جداست. اسلامی که در ورای تمایزات عقیدتی و طبقاتی و قومی و جنسیتی کرامت انسان‌ها را ارج می‌نهد و اصل می‌داند. اسلامی که شوینده هر نوع نابرابری در مقابل قانون و پرچمدار تکریم حقوق شهروندی است.

مردم!

علیرغم آنچه روی داد، ما در این چند ماه آرزوهای بلند و کوشش‌های خالصانۀ خود را نباختیم. ما در این میانه مستوره‌ای از تحقق آرمان‌هایمان را یافتیم و دیدیم که آنچه به‌ دنبال آنیم چقدر خواستنی است و چه نسبت نزدیکی با حقیقت اسلام و انقلاب و هویت ملی ما دارد. این دستاوردی است که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را از ما بستاند. ما با هم سرمایه‌ای اندوخته‌ایم که پشتوانه و بستر حرکت‌های آتی ما و فرزندانمان خواهد بود و این خط سبز جوشیده از فطرت‌های مردم و واقعیت‌های تاریخی کشور و انقلاب همچنان در طول سال‌ها ادامه خواهد یافت تا به مقصد نهایی خود برسد. ما برای حفظ این دستاورد بزرگ همچنان ایستادگی خواهیم کرد.

تمامی تلاش‌هایی که این روزها در مخالفت با شما صورت می‌گیرد برای آن است که از ثمربخش بودن اعتراضات قانونی خود ناامید شوید، زیرا تا ما ناامید نشویم این دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد شد. امید به آینده رساترین اعتراض ماست. به سابقه دیرینه این سرزمین نگاه کنید. در زندگانی ما مردم که از کهن‌ترین تمدن‌ها زاده شده‌ایم، فراز کنونی جزئی از یک تاریخ طولانی است. ما در جاده‌ای به درازای تاریخ همه بشریت قدم می‌زنیم. در این جاده چه بسیار ملت‌ها که منقرض شدند و جز داستانی از آنان باقی نماند. آن چیزی که ملت ما را به خلاف آنان و علیرغم سخت‌ترین رویدادها زنده نگه داشت امید بود، زیرا آفت این راهپیمایی هزاران ساله ناامیدی است. مردم ما می‌توانستند با بدبینی و ناامیدی حوادثی شبیه به آنچه را که در جریان انتخابات گذشته با آن روبرو شدیم پیش‌بینی کنند و به صحنه نیایند. آیا آنان اشتباه کردند که به این پیش‌بینی‌ها اعتنا نکردند؟ نه! آنان به مقتضای روح امیدی که هسته درونی هویت ملی ما را شکل داده و ما را در طول هزاره‌ها زنده نگه‌ داشته است چنین کردند. به‌ویژه با جوانان می‌گویم که اگر می‌خواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینه‌های خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن می‌کند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز در می‌آورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند.

امیدی که هویت ما را شکل داده است معطوف به چه چیز است؟ قطعا معطوف به امور غیر واقعی و خرافه‌های واهی نیست، و الا نمی‌توانست ملتی را برای هزاران سال زنده نگه دارد. بلکه این امید معطوف به لطف و فضل الهی است. اگر علاقه به این هویت تاریخی کمترین فاصله‌ای با اسلام ندارد، به این خاطر است. ما آمده بودیم این علاقه را احیا کنیم. از این هویت خود فاصله نگیریم. شما وظیفه خویش را به درستی انجام داده‌اید و غیر ممکن است که لطف خداوند مردمی را که با نیت‌های پاک ادای وظیفه می‌کنند تنها بگذارد.

امید به صرف گفتن و شنیدن شکل نمی‌گیرد و تنها زمانی در ما تحکیم می‌شود که دستانمان در جهت آرزوهایی که داشتیم در کار باشد. دستانمان را به سوی یکدیگر دراز کنیم و خانه‌هایمان را قبله قرار دهیم. واجعلوا بیوتکم قبله. به خودتان و دوستان همفکرتان برگردید و این بار هر شهروند محوری باشد برای یک فعالیت مفید سیاسی،‌ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و منتظرتشویق و کمک دولتی که وجاهت خود را از دست داده است نباشد.

مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم. مسئولیت دینی ماست که نگذاریم انقلاب و نظام به آنچه اسلام نمی‌پسندد استحاله بیابد. مسئولیت انقلابی ماست که اجازه ندهیم حاصل خون صدها هزار شهید به یک دولت امنیتی تنزل پیدا کند و مستهلک شود. لیکن برای آن که این اعتراض به نتیجه‌ای دلخواه برسد باید چند اصل مهم را رعایت کنیم:

- نظام و انقلاب اسلامی میراث و میوه مبارزات تاریخی دویست‌ ساله شما با استبداد و عقب‌ماندگی است. جمهوری اسلامی نظامی‌است که اگر بر اساس عهد نخستین و نسخه‌ اصیلش به اجرا درآید تمامی خواسته‌های ما را در بر می‌گیرد. مبادا کسی فریب شعارهای ساختارشکنانه را بخورد. اینجانب قویا با چنین وسوسه‌ای مخالفم و اعتقاد دارم قانون اساسی ما همچنان دارای ظرفیت‌های ارزشمند تحقق نایافته‌ای است که باید با فعالیت همه نخبگان روحانی و دانشگاهی و اندیشمندان کشور اجرای آنها به صورت مطالبه‌ای ملی درآید.

به یاد آوریم که ملت ما در انقلاب اسلامی به دلیل عدم انعطاف در قبال خواسته‌های به حقش، که از زبان امام راحل بیان می‌شد، مجبور به ساختارشکنی گردید. به همه نهادهای تصمیم‌گیر در نظام توصیه می‌کنم که چون شورای نگهبان عمل نکنند و مجاری را برای اصلاح اشتباهات باز بگذارند، زیرا که بسته شدن این راه، تهدید ساختارشکنی را به عنوان تنها بدیل مطرح خواهد کرد، و این بدیلی است که همة ما هزینه سنگین آن را می‌دانیم و قاطعانه با آن مخالفیم. همچنین تاکید می‌کنم که تعلل در محقق ساختن آرمان‌هایی چون قانون‌گرایی، عدالت، آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، و به ویژه اصول معطل مانده قانون اساسی مشروعیت‌سوز است.

- اسلام آن پوستین وارونه‌ای نیست که برخی مخالفان شما پوشیده‌اند. شیوه آنها این است که هر چیز مقدس و مبارکی را به نفع سلیقه خود مصادره کنند، تا جایی که حتی اگر بتوانند شال سبز شما را هم می‌ستانند. اسلام راستین نسبتی با ظاهرسازی‌ها و کج‌اندیشی‌های آنان ندارد، بلکه مکتبی رهائی‌بخش است که اگر به حقیقت و نورانیت آن برسیم دوای تمامی دردهای شخصی و اجتماعی ماست.

- ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد.

- در اعتراض و حرکت اصلاحی و اصولی ما هیچ‌کس نباید صدمه ببیند. ما زمانی در تلاش خود موفق خواهیم بود که ابتکارهای ما برای احقاق حقوقمان تا آن حد اندیشیده شده، کارآمد و در چارچوب قانون باشد که حتی کودکان خردسال و زنان باردار بتوانند در آن شرکت کنند.

- ما در برهه‌ای و گریوه‌ای از تاریخ کشور خود قرار داریم که راه‌حل بسیاری از مشکلات‌ ما قانون است. درست است! قانون همیشه بی‌عیب نیست. درست است! قانون عرفی قراردادی اجتماعی است و به مانند هر عهد و پیمانی که انسان‌ها با هم می‌بندند رعایت آن تنها تا زمانی الزامی است که طرف مقابل نیز به آن پایبند باشد. درست است! مخالف شما قانون‌ اساسی را زیر پا می‌گذارد، به خلاف نص این میثاق ملی شما را از حق برگزاری اجتماعات محروم می‌کند، بلکه حتی اگر به نشانه اعتراض پارچه‌ای سبز به دستتان ببندید به رغم اصول متعدد قانون اساسی و قوانین بی‌شمار عادی، خود آن کسی که مسئول حفظ امنیت است شما را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. درست است! متقلبان و دروغگویان تنها به نیت تحمیل منویاتشان در پشت نام قانون سنگر گرفته‌اند. لیکن تلاشی که ما وارد آن شده‌ایم یک مشاجره و تلافی‌جویی نیست. ما را عصبانیت یا جاه‌طلبی یا خودپسندی برنیانگیخته است، بلکه حرکت ما اقدامی برای اصلاح و تامین بهروزی کشور است. برای رسیدن به چنین هدفی جا دارد که ما حتی به جسد قانون احترام بگذاریم، زیرا می‌دانیم که در فردای نزدیک، زمانی که کوشش‌مان به ثمر می‌رسد، نخستین اصلی که باید آن را نهادینه کنیم پایبندی به قانون است. این شالوده‌ای است که امروز صبورانه می‌ریزیم تا بر رویش بنای رفیع فردایمان را استوار کنیم.

- سرانجام وحدت. همه شما را به برادری دعوت می‌کنم. پیروزی ما در گرو معاضدت و پیوند با یکدیگر است، و در این یکدیگر تمایزی میان ما و مردمی که به دیگران رای داده‌اند نیست. حتی آنانی که اینک رو در روی ما به خشونت متوسل می‌شوند در اخوت ما شریکند، زیرا ما به دنبال آینده‌ای هستیم که در آن همان کسی که خواهر و برادرمان را در خیابان‌ها کتک زده است، سعادتمندتر، معنوی‌تر، سالم‌تر و زیباتر از امروز زندگی کند. رنگ سبزی که ما به عنوان نماد خود انتخاب کرده‌ایم یک معنایش هم این است؛ رنگ سبزی که ما را به اهل‌بیت نور، اهل بیت راستی، اهل‌بیت خرد، اهل بیت کرامت و فضیلت پیوند می‌دهد.

شاید بگویید که با این همه قید و بند دیگر فرجه‌ای برای بیان اعتراض باقی نمانده است. این گمان خامی است که مخالفان سطحی‌اندیش و افراطی شما در سر دارند. الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. کسانی که در راه خدا می‌کوشند خداوند آنان را به راه‌های خود هدایت می‌کند. به عنوان نمونه‌هایی از این هدایت به یاد آورید که خداوند چگونه آرامش را بر اجتماعات بی‌کرانة‌تان مستولی می‌کرد و یا در خلال آنها ظرفیت‌های ذهنی مردم به چه شعارهای نغزی رهنمون می‌شد. همان خلاقیت همچنان قادر است که با توجه به تمامی این اصول راه‌کارهایی بکر و موثر پیش‌پای ما قرار دهد، میدان‌های گسترده‌ای برای عمل در مقابل‌ ما بگشاید و تجربیات جدیدی برای آزادیخواهان جهان اندوخته کند.

در ابتدا هدف همه ما از شرکت در انتخابات آن بود که عقلانیت دینی به فضای مدیریت کشور بازگردد، لیکن در میانه مسیر به اهدافی بسیار بلندتر هدایت شدیم. ما در این بین می‌خواستیم ارکان ذیربط نظام به یاد آورند که در ورای تمامی آنان و ما فوقشان میزانی به نام رای و عزم مردم وجود دارد که آنها نه حق دارند و نه می‌توانند آن را نادیده بگیرند. امروز خواست عمومی برای سازوکاری کارآمد جهت انتخابات که در آن اطمینان ملی حاصل شود و دروغ، تقلب و تزویر جایی نداشته باشد، به یک مطالبه انکار ناپذیر مردمی تبدیل شده است. در هر قدمی در آینده تجربه تلخ و مشروعیت‌‌زدای جریانات اخیر باید پیشاروی ملت باشد و نباید هیچ فرصتی برای روشن‌تر شدن ابعاد این دروغ و تقلب بزرگ و پی‌آمدهای تلخ آن از دست برود.

در ایامی که گذشت شخصیت‌ها و گروه‌هایی به سراغ اینجانب آمدند و خواستار گذشت من از آنچه گذشت شدند. شاید توجه نمی‌شد که اینجانب از همان ابتدا از حق شخصی خود گذشته بودم، اما مسئلة انتخابات مسئلة شخصی من نبود و نیست. من نمی توانم بر سر حقوق و آرای پایمال شدة مردم معامله یا مصالحه کنم. مسئله جمهوریت و حتی اسلامیت نظام ماست. اگر در این نقطه ایستادگی نکنیم، دیگر تضمینی نداریم که در آینده با حوادث تلخی نظیر آنچه در انتخابات کنونی گذشت روبرو نباشیم.

گرو‌هی از نخبگان بر سر آنند که گرد هم آیند و با تشکیل جمعیتی قانونی صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم در انتخابات گذشته را از طریق انتشار مدارک و اسناد تقلب‌ها و تخلف‌های انجام گرفته و نیز رجوع به محاکم قضایی پیگیری کنند و نتایج آن را مستمرا به اطلاع عموم مردم برسانند. اینجانب نیز به این جمع می‌پیوندم. این گروه اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی را در دستور کار خود خواهد داشت و علاوه بر آن در این مرحله مطالبات زیر را دنبال خواهد کرد:

- توقف برخوردهای امنیتی، فوق امنیتی و نظامی با مسائل انتخاباتی و بازگشت کشور به فضای طبیعی سیاسی

- اصلاح قانون انتخابات به نحوی که امکان تکرار تقلبات گسترده را از بین ببرد و بی‌طرفی نهادهای مجری و ناظر را تضمین کند

- رعایت اصل 27 قانون اساسی در مورد آزادی تجمعات

- آزادی مطبوعات و رفع توقیف از آنها

- فعالیت مجدد سایت‌های خبری مستقل

- ممنوعیت مداخلات غیرقانونی دولت در فضای ارتباطی، نظیر اینترنت، پیام‌های کوتاه، و جلوگیری از قطع ارتباطات تلفنی و شنود مکالمات مردم و هر گونه تجسس دیگر

- توقف برخوردهای یک‌جانبه، افترا، دروغ‌پردازی و اهانت در رسانه رسمی کشور

- برخورداری از کانال‌های مستقل تلویزیونی در خارج و داخل کشور

- صدور مجوز برای تشکیل جمعیت‌های سیاسی،‌ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی

- آزادی همه دستگیرشدگان سیاسی، ابطال پرونده‌سازی‌های جعلی امنیتی و دخالت ندادن پرونده‌های جاری در برخورداری آنها از حقوق اجتماعی

در انتها به همه مردم شریف کشورمان، چه آنها که به اینجانب رای دادند و چه آنهایی که به اینجانب رای ندادند، به ویژه کسانی که در حوادث ناگوار هفته‌های اخیر صدمه دیدند درود می‌فرستم. همچنین مقام شهیدانی را که به جرم حق‌خواهی و آزادی‌طلبی در خون خود غلطیدند ارج می‌نهم و از خداوند بزرگ برای خانواده‌های عزیز آنان طلب صبر و اجر دارم.

میر حسین موسوی

10/4/88