این مطلب بخشی از فصل پنجم کتاب "تاریخ ده هزار ساله ایران" جلد اول است که توسط دکتر عبدالعظیم رضایی تالیف شده است.
در این فصل سرزمین ایران را از دیدگاه تحقیقات زمین شناسی و مورخان تامداری چون گریشمن ایرانشناس معروف و دیگر دانش پژوهان و تاریخنگاران مورد بررسی قرار می دهیم.
بنا بر تحقیقات اخیر زمین شاسی ، در هنگامیکه بخش اعظم اروپا از توده های یخ پوشیده بود ،فلات ایران دوره باران را از سر می گذراند که طی آن حتی نقاط مرتفع نیز در آب قرار داشت.در آن زمان در بخش مرکزی این فلات -که امروزه به شکل بیابان نمکزار وسیعی در آمده است -دریاچه ای پهاور قرار داشت که رودهای بسیاری از کوههای بلند بسوی آن سرازیر می شد.سگواره های ماهیان و صدفهای این دریاچه که نه تنها در بیابان مزبور بلکه حتی در دره های مرتفع نیز بدست آمده است ، وضع طبیعی این آب و خاک را در چند هزار سال پیش از میلاد مسیح مجشم می سازد. در دورانی که میتوان آنرا ده تا پانزده هزار سال پیش از میلاد فرض کرد ، بتدریج وضع آب وهوا رو یه تغییر نهاد:دوران بارانی از میان رفت و بجای آن دورانی فرا رسید که اصطلاحاً (( عصر خشک )) نامیده می شود ، و هنوز هم ادامه دارد.کم شدن باران از یک طرف و بلند بودن سطح دریاها و دریاچه های داخلی از سوی دیگر موجب کندی جریان رودها و جویبارهائی شد که آب کوهها را به منابع مزبور می رسانید.
بر اثر نظم جریان رودخانه ها ، در مصب آنها ذخایر رسوبی گرد آمده قطعه زمینهائی را تشکیل داد که بزودی سر از آب بیرون اورده حدفاصلی میان دره موجود یا دشت آینده و کوه بوجود آورد.در این دوران انسان پسش از تاریخ که بیشتر در فلات ایران بسر می برد ، در سوراخهائی سکنی می گزید که در اطراف پر درخت کوهها حفر و سقف آنها با شاخه های درختان پوشانده می شد و یا غارها یا پناهگاههای سنگی متعدد را که اغلب آنها بسترهای زیرزمینی رودهای کهن بودد ، بعنوان سرپناه مورد استفاده قرار می داد.در بهار سال 1949 مکتشفین برای نخستین بار در ایران آثار و بقایای انسان دوره ی مورد اشاره را طی حفاری غاری در تنگ پیده* تشخیص دادند.انسان در اینجا برای تهیه غذا به شکار می پرداخت و درین رهگذر از حیله و تدبیر بیش از یرو و قدرت استفاده می کرد.وی به طرز کاربرد چکش سنگی ، تبردستی و تبری که به چوبدستی شکافداری متصل بود ، آشنائی داشت.با اندکی صیقل دادن ، از ناهجاری این ابزارهای بدوی اندکی کاسته می شد.آلات استخوانی از قبیل درفش که از استخوان
حیوانات می ساختد ، بمراتب کمتر از مصنوعات سنگی تداول داشت.انسان در آنموقع از نوعی ظرف سفالین استفاده می کرد که به طور ناقص پخته می شد و در پایان سکونت وی در غار ، بر اثر دودخوردگی کاملا سیاهرنگ شده بود.این نوع ظرفها همرا با قدیمی ترین بقایای انسان در فلات ایران پیدا شده و بنابراین نشانه مهمی از وجود ارتباط بین دو مرحل ی سکونت اوست.در این جامعه ابتدائی وظیفه ی خاصی بر عهده زن گذاشته شده بود:وی گذشته از آنکه نگهبان آتش و شاید مخترع و سازنده ی ظرفهای سفالین بود ، میبایستی چوبدستی بردارد و در کوهها به جستجوی ریشه های خوردنی گیاهان یا جمع آوری میوه های وحشی بپردازد.شناسائی گیاهان و فصل رویش آنها و دانه هائی که می آورد ، مولود مشاهدات طولانی و مداوم وی بود و او را به آزمایش کشت و زرع رهنمون می شد.
نخستین کوشش های وی در زمینه ی کشاورزی ، بر روی زمینهای رسوبی انجام گرفت و در همانحال که مرد اندکی پیشرفت کرده بود ، زن با کشاورزی در عصر حجر اخیر -که سکونت در غار بدان دوره تعلق دارد-ابتکارات فراوانی به منحصه ظهور رسانید.ای امر ناگزیر بایجاد تفاوتی بین زن و مرد می انجامید ، وشاید همین موضوع سبب شده باشد که در جوامع نخستین زن بر مرد برتری یابد.در چنین جوامعی زن کارهای قبیله را اداره می کرد،به مقام روحانیت می رسید،و در عین حال سلسله ی وی زنجیر اتصال خانواده بود.این نحوه از اولویت و برتری زن از مختصات ساکنان اصلی فلات ایران بوده و بعدها در آداب آریائیان فاتح وارد شده است.
*تنگ پیده:در کوههای بختیاری واقع در شوشتر
کوههای بختیاری:کوهستانهای آسیای میانه در بخش غربی فلات ایران که جزء سلسله جبال زاگرس است.نام آن مشتق از قبایلی است که از دورانهای کهن در آنجا ساکن بودند.
شوشتر:شهری از استان خوزستان که در کنار کارون(تنها رود قابل کشتیرانی ایران )واقع شده.این شهر از دوران عیلامیان(هزاره های 2و1 پس پ.م) به نام هیدالو وجود داشته است.
مقاله بعدی:نخستین ساکنان فلات ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر