شنبه، شهریور ۳۰، ۱۳۸۷

نخستین ساکنان فلات ایران

این مقاله ادامه مبحث قبل از همان کتاب(تاریخ ده هزار ساله ایران ) است.قبل از اینکه به اصل مطلب بپردازیم،باید به نکته ای اشاره کنم.دو مطلب اخیر یعنی این مقاله و مقاله قبلی که از کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران گرفته شده است بنظرمیرسد  بگونه ای خلاصه مطالب بخش اول  کتاب(دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت)  باشد.

برای مطالعه دقیقتر اصطلاحات این مقاله مثل کوزه کری،آرایش،فلزکاری و غیره به این کتاب مراجعه کنید.البته در ادامه مطالب به برخی از این موارد بیشتر خواهیم پرداخت،مثل مذهب وخانواده.

 

خشک شدن روزافزون دره ها که معلول پیشرفت دوره بی آبی (خشک) بود، موجب بروز تغییرات ژرفی در شرایط زندگانی انسان گردید.به تدریج دریاچه ی بزرگ مرکزی خشک شد و سواحل دریاچه ی مزبور که رودها در آن ذخیره ای از رسوبات حاصلخیز بجای گذاشته بود ، از مراتع و مرغزارهای فراوان پوشیده شد.جانورانی که در کوهها می زیستند بسوی چمنزارهای نوپدید ره سپردند و انسان که وسیله ی زیستش شکار بود،به تعقیب آنها پرداخت و در دشت سکنی گزید.از این زمان که میتوان تاریخ آنرا در حدود هزاره ی هشتم پیش از میلاد فرض کرد،این امکان را در دست داریم که پیشرفت حاصله در تمدن مادی ساکنان فلات را تقریا بدون انقطاع پی گیری کنیم.این تمدن تابع تاثیر محیط،وضع طبیعی زمین،آب وهوا،تماس با ملل همسایه و نیز هجوم و مهاجرت بوده است.اما نمی توان تغییرات حاصله را در اینجا مورد مطالعه قرار داد.در حقییت هنوز غالب این امور بر ما مجهولست ،چه حتی تا حال حاضر سراسر خاک ایران از نظر تحقیقات باستانشناسی بکر و دست نخرده باقی مانده است.کهن ترن محل سکوت انسان که در دشت ایران شناخته شده،سیالک(sialk) نزدیک کاشان در جنوب تهران است که در آنجا نشانه های سکونت اولیه ی انسان در پایه ی تپه ای مصنوعی و درست بر فراز خاک بکر ودست نخرده پیدا شده است.در آنروزگار انسان هنوز خانه را نمی شاخت،طرز ساختن آنرا نمی داست و در زیر آلونک هائی که از شاخه ی درختان درست شده بود ،خود را محفوظ میداشت.ولی بزودی چینه های محقری بر بالای باقیمانده های مساکن پیشین ساخته شد.انسان همچنانکه به شکار ادامه می داد،فعالیت های کشاورزی را نیز توسعه می بخشید.سومین نوع فعالیت وی ذخیره کردن آذوقه بود و این امر از آنجا بر میآید که در میان بقایای دوران نخستسین،استخوان گاو و گوسفند اهلی پیدا شده است.علاوه بر ظروف سفالین و سیاه و دودزده-که در غارها با دست و بدون داشتن ابزاری چون چرخ ساخته می شد-یکنوع ظرف قرمز رنگ هم پیدا شده است که انرا در کوره های بسیار ابتدائی می پخته اند و عوارض ناشی از این نوع پختن لکه های سیاه رنگی بر سطح آنها بجای گذاشته است.در این دوران نخستین پیشرفت در فن کوزه گری صورت گرفت،و آن پیدایش ظروف نقشدار بود.ظرفهای مزبور عبارت از کاسه های ناهموار و کم دوام بود با پایه ای بشکل جای تخم مرغ و پوشیده از قشری سفید رنگ که بر روی آن خطوط افقی و عمودی نقش می کردند.با مطالعه ی دقیقتر معلوم میشود که نقش مزبور مقدمه ی سبدسازیست،زیرا هنوز چیزی از آن زمان نگذشته بود که انسان بجای ظرف،سبدهائی را بکار برد که روی آنها را با گل رس اندوده و در آفتاب خشک کرده بود.

پیدا شدن تعداد قابل ملاحظهای حلقه که از گل رس پخته یا از سنگ ساخته شده است نشان می دهد که انسان قدیم ایران مبادی صنعت نساجی را می شناخته است.ابزار کار همه از سنگ بود،مثل تیغه ی کارد که از سنگ چخماق ساخته می شد،تیغه ی داس،تیر صیقلی شده و آلت تراش.در اواخر این عصر نخستین اشیا کوچک مسین که چکش کاری میشد،پدید آمد.انسان غارنشین تازه داشت نخستین فلزی را می شناخت که میبایستش آنرا مورد استفاده قرار دهد و نیز متوجه شده بود که مس از قابلیت انعطاف و تورق برخوردار است.اما هنوز راه ذوب کردن آنرا نمی دانست ،و این زمان درست پایان عصر حجر اخیر بود.مرد و زن هردو به آرایش علاقه داشتند.گردنبندهایی از صدف ترتیب می دادند و حلقه ی انگشتری و دستبند را از صدفهای بزرگ یا سنگهای نرم می ساختند احتمالا خالکوبی و یا بزک هم معمول بود و مواد لازم برای اینکار را در هاون های ظریف نرم میکردند.

در کنده کاری،ذوق هنری بر روی استخوان جلوه گری می کند.انسان ایرانی سابق بر آن کشیدن شکل جانور و آدمی را آغاز کرده بود.هنرمند عصر حجر اخیر برروی استخوان کنده کاری میکرد و دسته ی ابزار خود را با تصویر سر غزال یا خرگوش می آراست.زیباتری قطعه ای که تاکنون کشف شده دسته ی چاقوئیست که انسان این دوران را نشان می دهد.در حالیکه شبکلاهی بر سر نهاده و لنگی را بوسیله ی کمربند بدور خود بسته،و این یکی از کهن ترین تصاویریست که از  انسان خاور نزدیک بدست آمده است.

مرده را بطور مچاله و بطرز درهم پیچیده ای در کف آلونکها یا اتاقها بخاک می سپردند.این نزدیکی و همجواری با مرده،زندگان را از لزوم تهیه هدایا برای او معاف می داشت،زیرا روح وی می توانست در خورد و خوراک با سایر افراد خانواده شریک شود.انسان از قدیم معتقد بود که پس از مرگ همانگونه زندگی خواهد کرد که در روی زمین زیسته بود.وجود تبری از سنگ صیقلی و دو فک گوسپند در نزدیکی سر مرده(که در غار بدست آمده است) این باور را نشان میدهد.همچنین خوردنیهای جامد و باحتمال قوی مایعات نیز در گور گذاشته می شد.جسد مرده را برنگ قرمز در می آوردند و این پدیده در نقاطی غیر از ایران نیز مشاهده شده است و ازین موضوع چنین بر می آید که یا افراد انسانی بدن خود را با پوششی از رنگ قرمز می پوشانده و یا پیش از بخاک سپردن مرده اکسید آهن برروی جسد وی می پاشیده اند.

اهلی کردن حیوان-که انگیزه ی آن نیاز انسان به داشتن چهارپایانی بوده است که قابل قربانی شدن باشند-در پیشرفت تمدن عامل مهم و عمده ای بشمار می رود و حیوان-بی آنکه در  مورد تغذیه بانسان نیازمند باشد-خوراک و پوشاک بشر را تامین میکرد و نیز می توانست در کار یا حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد.گله داری و تربیت اغنام و احشام مستلزم وجود خانواده ای بزرگ بود که زنان،فرزندان و حتی بردگان را در بر می گرفت.بدین ترتیب در این دوران عناصر اولیه اقتصادی بوجود آمد:شکار،صید ماهی،باغداری،کشت وزرع،تربیت حیواات و بهره برداری از مابع زیر زمینی.

بدینسان بشر از وضعی که در آن برای تهیه ی خوراک روزانه ملزم به شکار کردن بود بیرون آمد،بکار تولید پرداخت و وارد نخستین مرحله گشترش تجارت یعنی ایجاد مواد اضافی شد که می تواست آنها را با کالاهای مورد نیاز دیگر مبادله کند.در حقیقت بازرگانی پیش از آن زمان بوجود آمده بود،صدفها و جانوران صدفی که ساکنان سیالک کاشان در این عصر(دوران اول) بعنوان زینت بکار می بردند،مورد آزمایش متخصصان قرار گرفته و معلوم شده است که تعلق به انواعی دارد که تنها در خلیج پارس-که در حدود هزار کیلومتر تا سیالک فاصله دارد-بدست می آمده است.بدیهیست که مبادلات مستقیما انجام نمیگرفت،بلکه دستفروشان دوره گرد وسیله اجرای آن بودند.

حتی در این تاریخ هم ساکنان یک دهکده ی ماقبل تاریخی از زندگی مجزا و منفرد برخوردار بوده اند.شروع تجارت از امتیازات خاص ساکنان فلات ایران نبوده است،زیرا معاصران آنان در آلمان نیز صدف را از اقیانوس هند و فرانسویان و انگلیسیان عنبر را از بالتیک وارد می کرده اند.محتملا در معتقدات یهودی و مسیحی درباره رانده شدن بشر از بهشت،خاطره ای از پایان عصر حجر متاخر وجود دارد.انتقال انسان از وضع پیشین به حالت روستائی یکی از بزرگترین تحولات جامعه ی بشری بوده است که نتایج آن تا زمان حاضر هم ادامه دارد.

 

مقاله بعدی:نظامهای اجتماعی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

از آشنایی با شما خوشبختم .
شما هم وبلاگ خوبی دارید و لی اگر بهترین مطلب را در سایتتون یا وبلاگتون قرار بدهید ولی بازدید کننده نداشته باشه . یعنی همه زحمات شما بی نتیجه بوده . یک فکر اساسی براش بکن دوست من .

امیدوارم موفق باشی .

سایت Ariaclick.com

روابط عمومی محور گفت...

دوست عزیز سلام
لینک شما با موفقیت در سایت محور ثبت شد .از این که مارو لایق میزبانی دونستید بینهایت ممنونم .امیدوارم بتونم دوست مفیدی براتون باشم.
همچنین از ثبت لینک محور در وبلاگ زیبا و پر محتواتون متشکرم و به داشتن دوستانی مثل شما افتخار میکنم.
ارادتمند یوسف نیا
www.mehvar.com